31 October 2009

گزارش های سازمان ملل متحد عمق فاجع برای کودکان را نشان میدهد

سازمان ملـل، در گـزارش سالیانـه خود، خبـر از یک میـلیـارد کـودک، که سالیـانـه در معـرض خشونت قـرار می گـیرند، می دهد. بین نیم میلیون تا یک و نیم میلیارد کـودک به طُرق مختلف مورد آزار قرار می گیرند،از تنبیه جسمی گـرفتـه تا آزار روحی، تجـاوز و ... این وضعیت اسفناک در خانه و مدرسه، جامعه و محل کار، در مورد کودکان انجام می شود. یک میلیـارد کـودک در نزاع های گوناگون از خانواده گـرفتـه تا... قـربانـی می شوند کــه 300 میلیون از آنهـا زیــر 5 سال هستند و 150 میـلیـون بر خـلاف میـل خـود که 5 تا 14 سالـه هستند، بـــــه کـار اجبــاری مشغولنـد جهـان شگفتی ها، جهـان علـم و صنعـت، جهـان غـارت سرمایه های مـردمی، جهـان در بنـد کشیـدن نیروی کار ارزان برای بیشتر کردن ثروت و ... و بالاخره در این جهان هستی، گاهی اوقـات ما چنان غرق در مسائل پـوچ و بیهوده ریز و درشت و ...می شویم که حقایـق تکاندهنـده و فاجـع آمیـز هم تحت همین مسائل، همچون خبری کوتاه و زود گـذر، محو می شود. درست مانند این خبـر: گُـربـه ای در بالکُن طبقه ... یا درختی، گیـر کـرده است! آتش نشانی و پلیس و سیـر مـردم خَیـر، برای نجـات گُـربـه سرازیــر می شوند!
هـرچنـد خوانـدن و شنیدن گـزارش زیـر، فاقـد، آن نجـات دهنـدگان گـربه هستند! و متاسفانـه!!! زود هـم بـه آرشیو بایگانی "فراموشی" سپرده می شود! هرچند خبر گربه گیـر کرده، خوشبختانه!!! رورها و ... سر خط ِ رسانه ها و ... قرار می گیرد! سازمان ملـل، در گـزارش سالیانـه خود، خبـر از یک میـلیـارد کـودک، که سالیـانـه در معـرض خشونت قـرار می گـیرند، می دهد. بین نیم میلیون تا یک و نیم میلیارد کـودک به طُرق مختلف مورد آزار قرار می گیرند،از تنبیه جسمی گـرفتـه تا آزار روحی، تجـاوز و ... این وضعیت اسفناک در خانه و مدرسه، جامعه و محل کار، در مورد کودکان انجام می شود. یک میلیـارد کـودک در نزاع های گوناگون از خانواده گـرفتـه تا... قـربانـی می شوند کــه 300 میلیون از آنهـا زیــر 5 سال هستند و 150 میـلیـون بر خـلاف میـل خـود که 5 تا 14 سالـه هستند، بـــــه کـار اجبــاری مشغولنـد. شاید همین چند سطر، عُمق وحشتناک این جنایت در حق کودکان را نشان بدهد و احتیاجی به تفسیر و ... نباشد کـه بدانیـم مـا انسان های آزادیخــواه! در چـه جهـانـی زندگــی می کنیـم کـه متـاسفانـــه نمی توانیم هیچ حرکت اثر ساز، برای این قربانی های ... انجام دهیم . شنیدن و یا خواندن این ارقـام فاجعـه انگیـز نجومی در مورد کـودکـان، انسان را گیج و مبهـوت می کنـد، در حقیقت، روح و جسم را بدرد می آورد، شاید خیلی کارهای نفرت انگیـز را بتوان تصور کـرد! ولی فکـر اینکه، قیافه پاک کودکی را که ... قرار می گیرد، روح و جسم انسان را متلاطم می کند. چگونه می شود در قرن تکنیک و تکنولوژی! زندگی کردکه روزانه بیش از 19000 کودک بر اثـر گرسنگی جـان خـود را از دست بدهند در حالیکـه بدون استفاده از ارقام نجومی دلار، می تـوان جلـوی این فجایـع را گـرفت. چطور می شود آسوده بود! در حالیکـه این غُنچـه هایی کـه قـرار است فـردای جهـان را بسازنـد! بایـد در فـقر و بیچـارگــی مطلـق باشند!؟ چطور مـی شود حتــی، شنید کـودکــان به اشکال مختـلف بـرای مسائـل گونـاگون خـرید و فـروش می شوند!؟ واقعـأ آیا چیزی جنـون آمیـزتـر از این هست!؟ باور کنید هزینه پرتاب موشکی برای آزمایش بُرد دور و یا ... می تواند میلیون ها کودک آواره را نجات بدهد. راستی، آیا به جز ننگ و نفرت و دشنام دادن به مُسببین این همه فجایع هولناک بشری، کاری هم از دست ما ساخته است!؟ هر چند همه، در همین فریاد و ... شریـک نیستند. آدینـه 30 اُکتُبر 2009 - استکهلـم
.

READ MORE...

29 October 2009

تعطیلی 370 مدرسه در استان اصفهان

مهر: یک مقام مسئول از تعطیلی 370 مدرسه و 150 کلاس در استان اصفهان به دلیل شیوع بیماری آنفلوانزای A خبر داد. این منبع آگاه با اعلام این خبر گفت : تا کنون 70 دانش آموز به دلیل شیوع بیماری آنفلوآنزای A بستری شده اند.
این درحالی است که صبح امروز مدیرکل روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان نیز از تعطیلی تمامی مدارس کاشان به دلیل شیوع بیماری آنفلوآنزای A خبر داده و عنوان داشته است ، تمامی 250 مدرسه کاشان به دلیل ابتلای 50 دانش آموزان مدراس این شهر به بیماری آنفلوانزای A به مدت یک هفته تعطیل شده است

READ MORE...

یکصد دانش ‌آموز دختر، قربانی تسویه حساب‌ های سیاسی

عملكرد سازمان و آموزش پرورش تهران درباره یك مجتمع آموزشی، موجب نگرانی خانواده حدود صد دانش‌آموزان این مجتمع گردیده است.
به گزارش هرانا به نقل از خبرگزاری آینده، مجتمع آموزشی تسنیم كه در چندین سال گذشته به فعالیت ادامه می‌داد و حدود صد دانش‌آموز در آن تحصیل می‌كند، در ماه‌های اخیر دچار بحران گردیده است. حضور برخی چهره‌های سیاسی در هیأت امنای این مؤسسه موجب شده است كه این مجتمع آموزشی موضوعی جهت تسویه‌حساب سیاسی تبدیل شود.
ابتدا مدیر مدرسه مذكور، به اتهام شركت در اغتشاشات بازداشت شده و پس از آن‌كه بی‌گناهی وی احراز و وی آزاد می‌شود، مجوز فعالیت این مجتمع آموزشی لغو می‌گردد!
با اعتراض خانواده‌های دانش‌آموزان به سازمان آموزش و پرورش تهران، این سازمان از تعطیلی مجتمع صرف‌نظر كرده اما مدیر این مدرسه را كه قانوناً باید توسط هیأت امنا تعیین شود، بركنار كرده و مدیر دولتی را به جای وی منصوب می‌كند.
در طول حدود یك ماه گذشته از سال تحصیلی كه این مدیر دولتی، مدرسه را اداره كرده است، وی قادر به انجام وظایف خود نبوده و به همین دلیل حقوق معلمان مدرسه پرداخت نشده است. این شرایط موجب گشته كه عملاً مدرسه به تدریج به تعطیلی كشیده شود.
از سوی دیگر اعتراض خانواده‌های دانش‌آموزان به این اقدام آموزش و پرورش به مجلس كشیده شده و كمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس به بررسی این پرونده پرداخته است.
بنابر نامه ارسالی از سوی رئیس كمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس به آموزش و پرورش، قید شده است كه موارد اعلام شده از سوی آموزش و پرورش، برای تعطیلی این مدرسه قانونی نیست.
گفتنی است در گزارش آموزش و پرورش به مواردی همچون تبلیغ چگوارا در مدرسه یا حضور مدیر به همراه دانش‌آموزان در ساعات شب (لیالی قدر) به عنوان دلایل تعطیلی مدرسه اشاره شده است..

READ MORE...

فرماندار کاشان مدارس این شهر را تا بعد از 13 آبان تعطیل کرد

سایت موج آزادی: فرماندار اعلام کرده است که این 235 مدرسه دو روز پس از مراسم راهپیمایی 13 آبان بازگشایی می شوند! و به دانش آموزان توصیه کرده که از آمدن به کوچه و خیابان خودداری کنند! معاون استاندار و فرماندار کاشان از تعطیلی مدارس ابتدایی، راهنمایی این شهرستان به منظور جلوگیری از خطر شیوع گسترده بیماری آنفلوآنزای از نوع A در بین دانش‌آموزان خبر داد.
اما این 235 مدرسه، دو روز پس از مراسم راهپیمایی 13 آبان بازگشایی می شوند! و فرماندار کاشان نیز به دانش آموزان توصیه کرده که از آمدن به کوچه و خیابان شلوغ خودداری کنند.!
به گزارش بازوی رسانه ای کودتا (فارس) ، حسینعلی حاجی در جمع خبرنگاران با اشاره به اتخاذ این تصمیم گفت: این مدارس شامل 150 مدرسه ابتدایی و 85 مدرسه راهنمایی این شهرستان که حدود 30 هزار دانش‌آموز در آنها مشغول به تحصیل هستند، از هفتم آبان ماه جاری تا 15 همین ماه تعطیل است.
فرماندار کاشان تاکید کرد: والدین به طور جدی از خروج فرزندان خود از منزل جلوگیری کرده و دانش‌آموزان با استفاده بهینه از این فرصت با مرور درس و تکالیف خود از آمدن به کوچه و خیابان و ارتباط با محیط‌های شلوغ خودداری کنند تا از نقل و انتقال گسترده و شیوع این بیماری به دیگران جلوگیری شود و همه شهروندان به سلامت این مرحله را پشت سر بگذارند.

READ MORE...

28 October 2009

تراژدى درد زنان و کودکان کار، گزارشى از پشت صحنه صنعت خودروسازى کشور

اينجا زندگي بوی مردن می‌دهد

ايلنا: صداي کوبش سخت صفحات ثابت و متحرک فلزي بر قطعات فولادي در فضاي نه چندان بزرگ کارگاه مملو از ذرات معلق و ريزبراده و حرکت تند دستان کوچکي که ظرافتشان را از دست داده‌اند با دقت اما سريع قطعات شکل گرفته را از زير دستگاه مي‌ربايند تا مبادا در يک لحظه کوتاه غفلت دست يا انگشتي در هر کوبش له يا کوبيده شود، فيلم عصر جديد چارلي را در ذهن به تصوير مي‌کشد؛

نمايه کوچکي از نمايشي که در آن انسان‌ها جزئي از ماشين شده و هم آهنگ با صداي چرخ دنده ماشين بي‌آنکه از مغز فرمان بگيرند هر صداي کوبش فرمان جديد را بر ايشان صادر مي کند: " بکوب ، بکش. بکوب ، بکش". اما بازيگران اين صحنه‌ها چارلي و چند هنرپيشه آماتور يا حرفه‌اي نيستند که تراژدي يک درد را به تصوير مي‌کشند آنها انسان‌هايي ضعيف در صحنه واقعي زندگيند. کودکان کار و زنان سرپرست خانوار در پشت صحنه صنعت خودروسازي کشور که سناريوگردان آن صاحبان سرمايه‌اي هستند که نه در قرن آهن که در عصر ريز پردازنده‌ها و در قرن بيست و يکم، به شيوه قرون وسطي در يک برده‌داري نوين انسان‌هايي دردمند را به استثمار کشيده‌اند. اينجا کارگاهي است در 5 کيلومتري شهر اراک که در آن با دستان زنان و کودکان کار قطعات سبک و سنگين يکي از شرکت‌هاي خودروسازي کشور توليد، بسته‌بندي و حمل مي‌شود
صادقي و احمدي مديران و سرمايه‌گذاران اين شرکت هر چند شتاب‌زده و با استرس زياد به دليل حضور ناخوانده ما در شرکت در رابطه با کار به قول خودشان انساني‌، به کارگيري زنان و دختران به جاي نيروي کار قوي‌تر در کاري کاملاً مردانه، بر توجيه کلامي به جاي تفسير قانوني و منطقي تاكيد دارند اما ناخواسته حقايقي را که از ديد ناظران قانون پنهان مانده نه به عنوان تخلف و دورزدن قانون که عکس‌العمل بر عملکرد جريان پيچيده خودروسازي کشور براي ما بيان مي کنند!! پاسخ آنها در چرايي به کارگيري نيروي زن به جاي مرد در صنعت توليد قطعات خودرو و استفاده از پسران نوجوان را نمي‌شود از سر ساده لوحي يا شايد زرنگ پنداريشان توصيف کرد از آن روي که با جسارت تمام مي گويند: مردها دائم با هم مشاجره دارند، مواد مصرف مي‌کنند، خمارند و حوادث ناشي از کارشان بسيار است وقتي در مقابل کارکرد ضعيفشان اعتراض مي‌کنيم دست به يقه شده يا به راحتي و خونسردي مي‌گذرند و ... اما زنها چون مي‌ترسند کارشان را از دست دهند، اهل درگير شدن نيستند. دقت کارشان بالاتر است، ظريف کار مي‌کنند و ... قانع هستند!! وقتي از اين مديران ليست حقوقي و قرارداد كاري كارگران را مطالبه مي‌کنيم باز هم با همان جسارت مي‌گويند:" قبل از اين که آنها (منظور شان کارگران است) بگويند خودمان مي گوئيم. قراردادها سفيد امضاست، حقوق‌ها زير قانون كار و دستي دريافت مي‌شود و ليست پرداخت و دريافتي نداريم ".
در ليست بيمه آنها که به تأمين اجتماعي ارسال مي‌شود وقتي نگاه مي‌کنيم شايد براي پيشگيري از جريمه حقوق‌ها همه مطابق قانون کار آمده اما شنيده‌هاي ما از دريافتي‌ها چيز ديگريست بين 40تا 150 هزار تومان که اين حقيقت تلخ را هم متعجبانه مديران تاييد مي‌کنند و در توجيه عدم پرداخت دستمزد مطابق قانون کار به زنان و کودکان کار مي گويند: " اگر شما مي‌توانيد بهتر اداره کنيد شرکت را تمام و کمال تحويل بگيريد. خود ما قربانيان مافياي توليد خودرو در کشوريم. صنعتگران و مديران کلان توليد خودرو قطعات را با همان نرخ سال 1380 از ما خريداري مي‌کنند در حالي که همراه با تورم و افزايش نرخ مواد اوليه، نرخ کارگر نيز افزايش مي‌يابد و..."
" بوي مطبوع غذاي مديران و کارگران محروم از سهيمه غذايي "
چون ساعت حضورمان در شرکت هم زمان با وقت نهار است، بوي دلچسب غذا در محوطه کوچک مشام را نوازش مي‌دهد اما دلتنگي‌هامان وقتي افزون‌تر مي‌شود که از زبان مديران شرکت مي‌شنويم " کارگران سهميه غذا ندارند و هر کدام چيزي براي خودشان مي‌آورند. بوي مطبوع هم مربوط به آشپزخانه مديريت است چرا که در سالن غذاخوري کارگران، آشپزخانه کوچک 2 در 3، همه چيز مرتب است و حتي اثري از خرده نان يا دانه‌اي برنج روي زمين و در اطراف تنها ميز 4 نفره به چشم نمي‌خورد. در آشپزخانه(سالن غذا خوري) به راهرويي باريک که ظرفشويي و دستشويي و توالت مشترکاً در آن پيش‌بيني شده باز مي‌شود زني جوان ليوان‌ها را در داخل آبريز باريکي که در زير 4 شير آب (سرد) تعبيه شده با دستاني که سرخ شده شستشو مي‌دهد.
 "تصوير ترس در نگاههاي ساده و معصوم"  در سالني كمتر از100 مترمربع دستگاه‌ها در کنار هم با سرعت تمام کار مي‌کنند و دختران نوجوان و زنان جوان بدون هيچگونه لباس کار ايمني، عينک و دستکش و گوشي در فضايي پر از صداي زبر و خشن قطعات را به زير دستگاه قرار مي‌دهند با ضربه محکم پا اهرم بالابرنده را به سوي بالا هدايت و پس از کوبش سخت صفحات بر قطعه سپر خودرو را از زير گيره بيرون مي‌کشند. سمباده مي‌زنند، صاف مي‌کنند و پس از شمارش در دسته‌هاي 50تايي و چيده شدن روي سطح مقابل دختري جوان که اندامش از بقيه درشت‌تر است دسته50تايي را در آغوش به سختي فشرده و به سوي ماشين حمل که پسرکي نوجوان، آن را مي‌راند خميده و لنگان قدم برمي‌دارد در سالن کوچک مجاور نيز قطعات ديگر که کوچکترند در بسته‌هاي يكهزار و 500 تا 4 هزارتايي شمارش و با نظم بسيار در کارتن چيده مي‌شوند و کارتن‌ها را دخترک 17 ساله که از او به جاي ماشين حمل استفاده مي‌شود در فرغون چيده و در گوشه اتاق روي هم قرار مي‌دهد تا توسط ماشين ديگر که پسر نوجوان ديگري رانندگيش را بر عهده دارد به سوي خودروهاي حمل بار منتقل شود. اگر چه طاهره که سابقه‌اش از همه بيشتر است(7 سال) در مقابل نگاه تيز کارفرما، پسر يکي از مديران، کمد پر از لوازم و ابزار و لباس ايمني را نشانمان مي‌دهد و علت عدم استفاده کارگران از اين وسايل را بي‌توجهي آنان به امکانات موجود عنوان مي‌کند اما در يک لحظه کوتاه غيبت کارفرما، با هراسي نمايان در نگاهش مي گويد: " حادثه کار کم داريم چون بچه‌ها دقت مي‌کنند اتفاقي برايشان نيفتد اما کار سخت و سنگين است. حمل بسته‌هاي سنگين، براده‌هاي فلزات معلق در هوا، خستگي بدون استراحت، بوي تند نامطبوع حاصل از تراش و سمباده قطعات با حقو 40 تا 150 هزار تومان درد همه بچه هاست. ناچاريم، از بدبختي روزگار اين جا کار کنيم اکثر اينها تنها نان آور خانه‌اند همسران مردان زنداني، بيکار، معتاد و دختران پدران پير درمانده از کار افتاده و يا لاابالي و بعد قسممان مي‌دهد: " خانم تو را به خدا به اينها نگوئيد بيرونمان مي‌کنند !؟"" اين التماس دعاي همه آن دردمندان است "
اداره كار : در بحث قراردادها خلاء قانوني هست
موحدي مسئول بازرس‌هاي كار سازمان كار و امور اجتماعي استان خلاء قانوني در بحث قراردادها را در كشور از مهم‌ترين دلايل وجود نيروهاي كار به اين شكل مي‌داند و مي‌گويد: چون بين عرضه و تقاضا در كشور در مبحث نيروي كار هماهنگي وجود ندارد متاسفانه اين‌گونه اتفاق‌ها گريزناپذير است. موحدي در رابطه با بحث اين شركت و استفاده از نيروي كار ارزان و سوء استفاده از كارگران زن اظهار مي‌دارد: بازديدي از اين شركت شده و گزارشاتي نيز موجود است.
وي با اشاره به عدم تناسب بين تعداد بازرسين كار و شركت‌هاي صنفي در استان مي‌گويد: با وجود 20 بازرس كار و 30 هزار واحد كاري و 180 هزار نفر كارگر چنانچه گزارشاتي مانند اين موضوع برسد حتماً موضوع را پيگيري مي‌كنيم اما واقعاً رسيدگي با اين تعداد كم بازرس بسيار كار مشكلي است.
در حالي که در اين شرکت توليد قطعه خودرو در اراك، که شايد نمونه‌اي از ده‌ها مدل كار در کشور باشد زنان و کودکان کار درپشت صحنه صنعت خودروسازي کشور با شيوه‌اي غير انساني استثمار مي‌شوند و با حداقل دريافتي افزايش توليد را رقم مي‌زنند اما وزير صنايع و معادن دولت نهم و دهم در مراسم رونمايي از خودروهاي ساخت جديد يکي از دو شرکت توليد خودرو در کشور در روز شنبه 8 مهرماه از افزايش بهره‌وري کاهش قيمت توليد و رشد 20 درصدي هزينه‌هاي نيروي انساني در صنعت خودروسازي کشور سخن به ميان مي‌آورد. به گفته محرابيان ثبات در قيمت خودروهاي داخلي موجب شده تا خودروسازان با افزايش بهره‌وري و توجه به نيروي انساني و کاهش قيمت مواد اوليه شرايط کاهش قيمت را در خودروهاي داخلي فراهم كنند. وزير صنايع و معادن در اين مراسم تصريح مي‌کند: " تحمل خودروسازان صنعت کشور را نجات داد ! وزير دولت عدالت محور که همواره در مراسم رونمايي با بريدن روبان از محصول نهايي بازديد مي‌کند غافل از آن است که در اين نجات بزرگ صنعت خودروسازي کشور انسانيت زير پا گذاشته شده و له مي‌شود و در پشت درهاي بسته انسان‌هاي ضعيف و دردمند در زير تازيانه درد کمرهايشان خميده و اندام‌هايشان در عنفوان جواني پير و فرسوده مي‌شود تا خودروسازان کشور با سودهاي کلان اقتصاد بيمار کشور را به ظاهر نجات دهند و خودرويي که قيمت تمام شده‌اش با احتساب پرداختي‌ها به نيروي کارانساني بسيار پائين‌تر از قيمت عرضه است با نرخ ده‌ها ميليون تومان به دست مصرف کننده برسد تا دولتي‌ها برخود ببالند که صنعت خوروسازي کشور همچنان روي پاست.
به لحاظ مصالح كارگران شركت و تعهد اخلاقي به حرفه خبرنگاري نام شركت و كارگران در اين گزارش نيامده اما اين موضوع دردناك به اطلاع كليه مسئولين ارشد استان، استاندار،‌ معاونان و ... رسانده شده و به دلايل ساده اين ظلم آشكار ديده نمي‌شود.
پايان پيام
.

READ MORE...

جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان" نیز با انتشار بیانیه‌ای، این اقدام نهادهای امنیتی را محکوم کرد


دفتر "جمعیت تلاش برای جهانی شایسته کودکان" پلمپ شد
دفتر این جمعیت که محل فعالیت‌های این سازمان غیر دولتی در زمینه مسایل کودکان و به‌خصوص کودکان کار و خیابان بود، توسط افراد ناشناس پلمپ شده است
دفتر کار "جمعیت تلاش برای جهانی شایسته کودکان" که محل آموزش و دیگر فعالیت‌های این سازمان غیر دولتی (ان جی او) فعال در زمینه مسایل کودکان و به‌خصوص کودکان کار و خیابان بود، توسط افراد ناشناس پلمپ شد.

تلاش وپی‌گیری مسئولین این سازمان برای رفع موانع تاکنون بدون پاسخ مانده است و آن‌ها کماکان بدنبال بازگشایی این مرکز فعالیت هستند.این سازمان از سال ٨٣ تاکنون در زمینه مشکلات و مسائل کودکان فعال بوده است . سال گذشته نیز، دفتر جمعیت دفاع از کودکان کار وخیابان از سوی پلیس امنیت پلمپ و پس از مدتی مجددا بازگشایی شد.در سال‌های گذشته فشار بر سازمان‌های غیردولتی در ایران افزایش یافته است و مقامات امنیتی به دلایل نامعلوم اقدام به تعطیل نمودن مراکز غیردولتی فعال در زمینه مسائل اجتماعی کرده‌اند."جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان" نیز با انتشار بیانیه‌ای، این اقدام نهادهای امنیتی را محکوم کرده وخواهان فک پلمپ و رفع موانع و مشکلات بر سر راه فعالیت این سازمان غیردولتی شده است ..
READ MORE...

دفتر جمعیت تلاش برای جهانی شایسته کودکان پلمپ شد


طبق خبر رسیده توسط فعالین جمعیت تلاش برای جهانی شایسته کودکان، دفتر کار و محل آموزش این سازمان غیر دولتی ( ان جی او ) فعال در زمینه مسایل کودکان، بویژه کودکان کار و خیابان، نوسط افرادی که مرجع شان ناشناس بود پلمپ و به تعطیلی کشیده شد
. دفتر جمعیت تلاش برای جهانی شایسته کودکان پلمپ شد!
طبق خبر رسیده توسط فعالین جمعیت تلاش برای جهانی شایسته کودکان، دفتر کار و محل آموزش این سازمان غیر دولتی ( ان جی او ) فعال در زمینه مسایل کودکان، بویژه کودکان کار و خیابان، نوسط افرادی که مرجع شان ناشناس بود پلمپ و به تعطیلی کشیده شد!
تلاش و پی گیری مسئولین این سازمان برای رفع موانع تاکنون بدون پاسخ و نتیجه مانده و کماکان بدنبال بازگشایی این مرکز می باشند.
لازم به ذکر است که این سازمان از سال 83، بطور مستمر فعالیت کرده و طی این سال ها تلاش های شایانی را در عرصه دفاع از حقوق کودکان ارایه کرده است.
جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان ضمن محکوم کردن این اقدام توجیه ناشدنی، خواهان فک پلمپ توسط سازمان و مرجع مربوطه و رفع موانع و مشکلات بر سر راه فعالیت این سازمان بوده و بدینوسیله حمایت و پشتیبانی خویش را از این سازمان مدافع حقوق کودکان اعلام و خواهان حمایت همه افراد، سازمان ها و نهادهای مدافع حقوق کودکان از این سازمان مردم نهاد می باشد.





جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان

5 آبان 1388
.

READ MORE...

افزایش تعداد کودکان اجاره ای در کشور

جهان نیوز: تعداد کودکان اجاره ای و کولی به دلیل ضعف نهادهای نظارتی و رفتار های سلبی در برخورد با موضوع تکدی گری در حال افزایش است.
بررسی چند نهاد پژوهشی نشان می دهد که در حال حاضر بسیاری از کودکانی که بدون شناسنامه هستند و اغلب نیز دارای تبعیت دوگانه هستند برای تکدی گری و بعضا کار در برخی کارگاههای اقتصادی اجاره می شوند. اگر چه رقمی دقیقی از این تعداد کودک نیست اما برخی پژوهش های میدانی حاکی از افزایش این تعداد کودک مخصاصا در شهرهای بزرگ است.
برخورد سلبی و غیر ریشه ای با متکدیان باعث شده است باندهای تجاری با اجاره کردن این کودکان آنها را جهت بادکنک فروشی ،فال فروشی ،اسپند دود کنی و شیشه پاک کنی ... به کار بگیرند.
چندی پیش از بلاتکلیفی کودکان دارای تبعیت دوگانه و شناسنامه نداشتن تعداد قابل توجهی از این کودکان در کشور گزارش شده بود.
گفته می شود این كودكان اجاره ای اغلب شناسنامه ندارند و موجودیت آنها از سوی خانواده‌هایشان هم پذیرفتنی نیست.

READ MORE...

27 October 2009

پارلمان اروپا - قطعنامه مصوب اجلاس استراسبورگ- بيستودوم اكتبر2009

نمايندگان پارلمان اروپا بر فراخوان خود مبنى بر لغو حكم اعدام تأكيد كردند. آنها اجرا و صدور احكام اعدام را در ايران به‌ويژه در مورد مجرمان نوجوان و اطفال را محكوم مىكنند. نمايندگان نسبت به اعدام نوجوان بهنود شجاعى كه در تاريخ 11اكتبر در مغايرت با تضمينهاى حقوقى شناخته شده بينالمللى در اين زمينه صورت گرفت، معترض هستند.....هنوز مجرمين نوجوان را اعدام مىكند و بنابه گزارشها دست كم 140 مجرم نوجوان در انتظار مرگبهسر مىبرند،. . ايران - نمايندگان پارلمان اروپا نسبت به آزادى زندانيانى كه در تظاهرات برگزار شده به‌دنبال انتخابات ژوئن 2009 دستگير شدند، لغو حكم اعدام و احترام به آزادى مطبوعات، طى قطعنامهاى در مورد وضعيت حقوقبشر در جمهورى اسلامى فراخوان دادند.
قطعنامه پارلمان اروپا استفاده گسترده از قهر، دستگيريهاى خودسرانه و شكنجههاى محتمل بهخاطر سركوب جنبش اعتراضى كه در ايران بهدنبال انتخابات جنجالى رياست جمهورى شكل گرفته را محكوم كردند.
نمايندگان پارلمان اروپا خواهان اين شدند كه كميته بينالمللى صليب سرخ اجازه يابد كه بدون استثنا از كليه زندانيان بازديد كند.
نمايندگان پارلمان اروپا بر فراخوان خود مبنى بر لغو حكم اعدام تأكيد كردند. آنها اجرا و صدور احكام اعدام را در ايران به‌ويژه در مورد مجرمان نوجوان و اطفال را محكوم مىكنند. نمايندگان نسبت به اعدام نوجوان بهنود شجاعى كه در تاريخ 11اكتبر در مغايرت با تضمينهاى حقوقى شناخته شده بينالمللى در اين زمينه صورت گرفت، معترض هستند.
قطعنامه پارلمان اروپا محدوديتهاى سيستماتيك اعمال شده در زمينه آزادى اطلاعات از طريق بلوكه كردن سايتهاى اينترنتى كه از گزارش تظاهرات غيرقانونى منع شدهاند، و ايجاد محدويتهاى جديد را كه خبرنگاران را ملزم به دريافت مجوز، قبل از تهيه گزارش هر واقعه، مىكند تقبيح كرد.
نمايندگان پارلمان اروپا خواهان آزادى فورى فريبا پژوه كه يك خبرنگار و وبلاگ نويس معروف ايرانى- كانادايى است و در خانهاش در تهران در تاريخ 24 اوت دستگير شد، گرديدند.
قطعنامه پارلمان اروپا به قطعنامههاى قبلى اين پارلمان درباره ايران، بيانيههاى رياست اتحاديه اروپا، رؤساى دولتهاى جى 8، شوراى اروپا و رياست پارلمان اروپا درباره سركوب تظاهرات مردم ايران و به گزارش دبيركل سازمان ملل متحد در23سپتامبر درباره وضعيت حقوقبشر در ايران استناد، و تأكيدكرده است:
- وخامت وضعيت عمومى حقوقبشر در ايران ادامه پيدا كرده و از دوران پس از انتخابات رياست جمهورى در ژوئن 2009 بيشترشده است،
- ايران بالاترين اعدامها در جهان بعد از چين را دارد و از هنگامى كه احمدىنژاد در سال 2005 به قدرت رسيده است، اعدامها 4برابر افزايش يافته و اين درحالى است كه ايران تنها كشورى در جهان است كه هنوز مجرمين نوجوان را اعدام مىكند و بنابه گزارشها دست كم 140 مجرم نوجوان در انتظار مرگبهسر مىبرند،
- شكنجه و بدرفتارى با زندانيان، محروميت از خواب، حبس انفرادى، بازداشت مخفيانه، رفتار غيرانسانى و بىرحمانه بهطور گسترده ادامه دارد.
- درهفتهها و ماههاى بعد از انتخابات، هزاران تظاهر كننده به خيابانها ريختند، حدود 150تن كشته شدند و بيش از هزاران تظاهركننده دستگير شدند.
- دادگاههاى نمايشى ادامه دارد و مخالفان به جرائمى از قبيل آشوب و جاسوسى و تلاش براى سرنگونى حاكمان ايران متهم مىشوند. دراين دادگاهها4تن به مرگ محكوم شده‌اند به‌رغم اينكه از ماه آوريل، يعنى مدتها قبل از تظاهرات، در زندان بهسر مىبردهاند.
- نظر به موارد فوق الذكر،
پارلمان اروپا ترديد شديد خود را نسبت به دقت نتيجه انتخابات كه منجر به تاييد مجدد محمود احمدىنژاد بهعنوان رئيسجمهور گرديد، با توجه به تقلبات گسترده در انتخابات ابراز مىدارد، و معتقد است اعتبار رئيس جمهرر ايران بهشدت خدشهدار شده است.
پارلمان اروپا به شجاعت تمامى زنان و مردان ايرانى كه از آزاديهاى بنيادين و پرنسيپهاى دموكراتيك خود دفاع مىكنند و به‌طور خاص به زنان ايرانى كه نفشى مهم در تظاهرات بعد از انتخابات ماه ژوئن ايفا كردند، درود مىفرستد .

READ MORE...

فایل صوتی سخنرانی پروین محمدی از اعضای اتحادیه آزاد کارگران در مراسم روز جهانی کودک در تهران

جامعه ای که ما(کارگران) خودمان ساخته ایم، غولی شده در مقابل من سازنده و من از آن تمنای زندگی میکنم… دنیای وارونه به همین میگویند(سخنرانی پروین محمدی از اعضای اتحادیه آزاد کارگران در مراسم روز جهانی کودک در تهران)

پروین محمدی در حال حاضر کارگر شاغل شرکت صنایع فلزی است و بمدت 10 سال نمایندگی کارگران این کارخانه را بر عهده داشت . And here is the rest of it. READ MORE...
. And here is the rest of it. READ MORE...

کار کودکان و بازتولید نابرابری اجتماعی. کارل مارکس

حقوقی ابتدایی و عقب مانده در زمینه کودکان و موارد بی شمار دیگر بر پیچیدگی پدیده ی کار کودکان می افزاید.
کار، انتخاب آگاهانه ی کودکان کار نیست. بر خلاف تحلیل های ساده انگارانه که دیدگاه های شخصی کودکان طبقه ی کارگر را در تعیین سرنوشت آن ها برجسته می نمایند (ویلیس، ۱۹۷۷، ص. ۱)؛ باید توجه داشت که کار کودکان، تحمیلی اجتماعی از سوی ساختارهای سیاسی، ایدئولوژیک و به ویژه اقتصادی جامعه بوده و این گونه است که اهمیت پژوهشی جامعه شناسانه از منظری رادیکال در این مورد هویدا می گردد. باید توجه داشت که این پدیده اجتماعی هم مانند تمامی پدیده های اجتماعی دیگر، به عنوان جزئی از پیکره ی کلی جامعه است که معنا یافته و مادیت می یابد. بخشی عمده ای از این کلیت اجتماعی، فرایند های بازتولید نیروها و روابط تولیدی در جامعه است. بدون بازتولید، هیچ نظامی پایدار نخواهد بود. بازتولید طبقات اجتماعی در دراز مدت با فرایندی از تبدیل طبقات به کاست ها، سهمی عمده در شکل گیری و دوام کودکان کار به عنوان یکی از اقشار طبقه ی کارگر را دارا است. کودکانی که در هیاهوی ماشینِ غول آسای اجتماعی شدن، فرصت کمتری برای صعود از نردبان تخیلی ترقی اجتماعی (پولانزاس، ۲۰۰۸، ص. ۲۲۳) داشته و پاهای نحیفشان آسان تر می لغزد و موجبات سقوطشان در سیاهی دهک های پایینیِ اقتصادی جامعه را فراهم می آورد؛ و این گونه است که چرخه ی جهانی بازتولید طبقات کامل می گردد.
حیات اجتماعی انسان ها در جامعه ی سرمایه داری، دارای تضادهایی اساسی و رفع نشدنی است. کلیتی متضاد از ساختارهای در نهایت تعیین شده با اقتصاد، که در فرایند تکامل خود، نیروها و روابط سازنده ی خود را نابود ساخته و زمینه ی تکامل اجتماعی را در نظری کلی فراهم می آورد. یکی از هولناک ترین جلوه های این تضادها این است که بخش بزرگی از کودکان شاغل در کارخانه ها و مانوفاکتورهای مدرن، از همان لطیف ترین ایام کودکی گویی به ساده ترین فعالیت یدی میخکوب می شوند و سال های طولانی آن ها را استثمار می کنند، بدون آن که هیچ گونه مهارتی را بیاموزند که بعدها حتی در همان کارخانه نیز سودمند واقع شود (مارکس، ۱۳۸۶، ص. ۵۲۱). این بازتولید، همان فرایندی است که در طول تاریخ، طبقه را به کاست تبدیل نموده و نابرابری های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را جاودانه می سازد.
.

READ MORE...

وجود ٩٠٠ هزار کودک متأهل در ایران

براي كودكانمان چه كرده‌ايم؟
روز جهانی کودک، روزی است که هر ساله به صورت مقطعی و در حد یک روز ما را به یاد کودکان (افراد زیر 18 سال) می‌اندازد،900 هزار کودک 10 تا 18 ساله کشور دارای همسر هستند که از این تعداد 25 هزار کودک طلاق گرفته‌اند. روز جهانی کودک، روزی است که هر ساله به صورت مقطعی و در حد یک روز ما را به یاد کودکان (افراد زیر 18 سال) می‌اندازد، کودکانی که سالانه 2/1 میلیون‌نفر از آنها در دنیا قاچاق می‌شوند، 2میلیون نفر آنها قربانی انواع خشونت‌ها می‌شوند و یک‌ششم کودکان جهان، «کودکان کار» هستند. به گزارش وطن امروز، 16 مهرماه روزی است که به ما یادآوری می‌کند، 30 تا 35 درصد از کودکان کارگر جنسی در جهان در رده سنی 12 تا 17 سال قرار دارند و 7/1 میلیون کودک کار در ایران داریم. 75میلیون کودک در دنیا اصلا به مدرسه نرفته‌اند و بیش از
3 میلیون کودک ایرانی خارج از چرخه تحصیل هستند.
تجاوزات جنسی در صدر عوامل مرگ و میر کودکان زیر 15 سال دنیاست. به گزارش ایسنا یک ششم کودکان جهان، «کودکان کار» هستند و30 تا 35 درصد از کودکان کارگر جنسی، در رده سنی 12 تا 17 سال قرار دارند. به گزارش یونیسف، سالانه یک‌میلیون و 200 هزار کودک در جهان توسط گروه‌های قاچاق انسان ربوده و قاچاق می‌شوند و براساس نظر حقوقدانان بین‌اللملی، بیشتر کودکان قاچاق شده در کارهای فساد و فحشا مورد استفاده قرار گرفته و از آنها به عنوان «ابزار جنسی» استفاده می‌شود.
بر پایه گزارش سالانه صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل، به علت آنکه کودکان جزو نیروهای کار بسیار ارزان و حتی مجانی محسوب شده یا براحتی مورد سوءاستفاده جنسی قرار می‌گیرند، تقاضا برای آنها بسیار زیاد است و از این رو بیشتر قاچاقچیان انسان به قاچاق کودکان بویژه در مناطق محروم، توسعه نیافته و فقیر با توجه به سودآور بودن این کار روی می‌آورند. نکته تاسف‌آور این است که قاچاق کودکان به عنوان ابزاری انسانی در برخی از کشورهای جهان به عنوان یک صنعت برای «جذب گردشگر» تبدیل شده، به طوری که بررسی‌ها نشان می‌دهد30 تا 35 درصد از کودکانی که به عنوان کارگران جنسی فعالیت می‌کنند در رده سنی 12 تا 17 سال بوده و بیشتر جزو بومیان جنوب‌شرق آسیا هستند.
به گفته فرشید یزدانی، پژوهشگر فعال حوزه کودکان به طور رسمی 7/1 میلیون کودک کار در کشور وجود دارد. سیدحسن موسوی چلک، مدیرکل دفتر امور آسیب‌دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با اعلام آخرین گزارش از تعداد کودکان کار و خیابانی ارجاع داده شده به مراکز بهزیستی خبر داد سال گذشته حدود 10 هزار و 414 نفر از کودکان کار و خیابان برای ساماندهی به 45 مرکز بهزیستی ارجاع داده شدند‌، به طوری که 78 درصد این کودکان ایرانی و 22 درصد مابقی از اتباع بیگانه و اغلب افغان بودند. یزدانی همچنین درباره منع کار کودکان براساس پیمان‌نامه حقوق کودک اظهار کرد: هیچ کدام از نهادهای متولی اعم از وزارت کار، وضعیت کار کودکان 15 تا 18 سال را که باید در شرایط مناسبی ادامه یابد، پیگیری نمی‌کنند، این در حالی است که بهزیستی نیز مدعی است که متولی ساماندهی کار کودکان در کارگاه‌ها نیست و تنها بحث کودکان کار و خیابان را دنبال می‌کند.
وی افزود: درباره کودکانی که در کارگاه‌های زیرزمینی کار می‌کنند، آمار روشنی در دست نیست و وزارت کار بازرسی جدی‌اي در این حیطه انجام نمی‌دهد. فرشید یزدانی، پژوهشگر فعال حوزه کودکان در ادامه با بیان اینکه براساس برآورد‌های غیررسمی، حدود 70 هزار نفر از کودکان کشور فاقد شناسنامه هستند، به وجود حدود 900 هزار «کودک همسر» در کشور اشاره کرد و گفت: 900 هزار کودک 10 تا 18 ساله کشور دارای همسر هستند که از این تعداد 25 هزار کودک طلاق گرفته‌اند و از این تعداد 15 هزار کودک 10 تا 14 ساله هستند. همچنین بر اساس آمارهای انجمن دفاع از حقوق کودکان، 60 درصد آزارهای وارده بر مجموع این کودکان توسط پدران، 20درصد مادران، 10 درصد نامادری، 7درصد مسؤولان‌ مدارس و 3 درصد توسط ناپدری بوده است. امیدواریم روزی برسد که در روز جهانی کودک دیگر شاهد اعلام چنین آماری در کشور و دنیا نباشیم. شاید برای رسیدن چنین روزی لازم باشد هر روز را روز کودک اعلام کنیم؛ روزی فراتر از حرف و حدیث، شعار و….

READ MORE...

نجات سه نوجوان از اعدام - خانواده هاي مقتولين٬ به جنبش عليه اعدام مي پيوندند

اعدام كودكان ونوجوانان٬ يكي ازوحشيانه ترين رفتارها در طول سي سال حكومت اسلامي ايران بوده است. در ايران جانيان حاكم حتي به كودك و نوجوان هم رحم نميكنند و با سبعيت و وحشيگري كودكان را در زندانها نگه داري كرده و به محض ۱۸ ساله شدن آنها را اعدام ميكنند.
در مقابل اين رفتار وحشيانه در ايران و در سراسر جهان٬ موجي از انزجار و نفرت ٬ بسوي حاكمين ايران سرازير شده و اين جنايات وحشيانه با اعتراضات گسترده بين المللي مواجه شده است.
سيستم قضايي در ايران ٬ يك سيستم قرون وسطايي و پوسيده و مبتني بر قوانين دوران بربريت است. در اين سيستم٬ نه فقط از تحقيق و بررسي بي طرفانه و دقيق جرائم و رسيدگي به اتهامات بر عليه افراد ٬ خبري نيست٬ بلكه ساده ترين كار محكوم كردن افراد و يا حتي كودكان به اعدام و در عين حال سبعانه ترين كار٬ دخيل كردن خانواده هايي است كه عزيزي را در يك مورد جنايي از دست داده اند.
جمهوري اسلامي ايران قانون چشم در مقابل چشم و خون در مقابل خون را اجرا ميكند و ناگفته نبايد گذاشت كه در اين سيستم عقب مانده خون زنان ٬ ارزشي نصف خون مردان دارد.
. در چند سال اخير برخلاف اعتراضات گسترده جهاني حكومت اسلامي دهها كودك را اعدام كرده است . آخرين مورد آن اعدام بهنود شجاعي جوان بود كه به نفرت جهاني عليه جانيان حاكم بر ايران بيش از پيش دامن زد.

طبق اخباري كه به ما رسيده است٬ در يك هفته اخير٬ سه نفر از اعدام نجات يافتند چرا كه خانواده هاي مقتولين٬ خواهان لغو حكم اعدام اين جوانان شده اند. امير خالقي ۱۸ ساله كه در سن ۱۶ سالگي به اتهام قتل دستگير شده بود٬ مصطفي نقدي ۱۸ ساله ٬ كه وي هم به اتهام قتل دستگير شده و منتظر ۱۸ سالگي براي اجراي حكم اعدام بود٬ نجات يافتند٬ چرا كه خانواده هاي مقتول با اجراي حكم اعدام مخالفت كردند.
همچنين در هفته گذشته٬ خواهر يك زن ميانسال كه در ايران به قتل رسيده بود٬ از امريكا به ايران رفت و در دادگاه اعلام كرد كه خواهان لغو حكم اعدام مجيد متهم به قتل بدليل جوان بودن او است و از خانواده متهم خواست كه مبلغي را براي ساختن يك موسسه خيريه در تهران به ياد و گراميداشت خواهرش اختصاص دهند.

اين پاسخ مردمي است كه از جنايت و قتل و از حكومت اسلامي جانشان به لب رسيده است. پاسخ خانواده هايي كه عزيزي را از دست داده و با يك سيستم حقوقي و دولتي روبرو هستند كه ٬نه فقط مرهمي بر درد آنها نمي نهد٬ نه فقط شرايطي عادلانه و دقيق براي بررسي جنايات و يا جرائم ندارد٬ بلكه با سيستم حقوقي ارتجاعي روبرو هستند كه دست آنها را نيز در اجراي حكم اعدام و يا جنايت عليه افراد به خون آلوده ميكند.
كميته بين المللي عليه اعدام و نهاد كودكان مقدمند از اين رفتار متمدنانه و انساني ٬ از سوي خانواده هاي داغدار مسعود روزبهاني ٬ علي ملك پور ٬ تاج پر و همه كساني كه مانع اعدام افراد ميشوند ٬ تشكر ميكند. اين بخشي از حركت ما براي پايان بخشيدن به قتل و جنايت در جامعه و قتل عمد توسط دولتها است.

به جنبش انساني عليه اعدام بپيونديد
كميته بين المللي عليه اعدام
نهاد كودكان مقدمند
.

READ MORE...

اقدام اعتراضی دانش آموزان مشهدی علیه رژیم کودتاچی

روزنامه مردمسالاری: مدرسه راهنمايي امام رضا در مشهد وابسته به آستان قدس رضوي که زير نظر مستقيم واعظ طبسي اداره مي شود، شاهد رويدادي بي نظير بود. به گفته يکي از معلمان، اين مدرسه 630 نفري براي انتخاب شوراي دانش آموزي حال و هوايي ديگر داشت که با يک نتيجه غير قابل باور، اولياي مدرسه را غافلگير کرد.در جريان اين راي گيري دانش آموزان اين مدرسه راهنمايي در ميان بهت مربيان به جاي اينکه به همشاگرديان خود راي دهند; 452 برگه از مجموع 598 راي ماخوذه را به نام ميرحسين موسوي پر کرده و تحويل دادند. اين اقدام دانش آموزان واکنش منفي مسوولين مدرسه را به همراه داشت تا جايي که برخي گزارش ها از برخورد فيزيکي با دانش آموزان و احضار والدين آنها به مدرسه خبر مي دهند.
READ MORE...

دو نوجوان به دلیل ارتکاب جرم در نوجوانی در آستانه اعدام قرار دارند


رضا پاداشی در تاریخ 82/12/21، به اتهام قتل شخصی به نام رحمان درخشان دستگیر شد. مقتول در تاریخ 20/12/82 حدود ساعت 8 شب حین درگیری با رضا که از کار باز میگشت مرتکب قتل وی شد.
رضا پاداشی در جریان بازجویی های مکرر، بارها بر قصد به دفاع از خود اصرار ورزیده است: " ... وقتی رحمان درخشان جلوی من آمد و مرا زد من افتادم و پاشدم ولی او باز هم مرا می زد که من هم چاقو را در آوردم که او را بترسانم، نمی دانم چه شد که چاقو را به او زدم ولی خیلی ترسیده بودم و او رفت به یک خیابان دیگر و من هم رفتم و بعدآ فهمیدم که فوت کرده است...".

. رضا همچنین از بیماری روحی و روانی رنج می برد چنانکه پس از صدور حکم بدوی و تایید آن توسط دیوانعالی کشور، زمانی که پرونده مراحل استیذان و درخواست اعاده دادرسی را می گذراند در تاریخ 19/4/1386 پزشکی قانونی نامه ای صادر و صراحتآ اعلام داشت که: " ... محکوم علیه در هنگام ارتکاب جرم مطروحه قبلآ به علائمی از اختلال خلقی از نوع افسردگی و عدم کنترل تکانه مبتلا بوده است."
رضا پاداشی در زمان ارتکاب جرم 16 سال بیش تر نداشت. دو نفر از قضات شعبه 74 دادگاه کیفری استان، موضوع قصاص نفس را در عملکرد رضا منتفی دانستند اما آن ها در اقلیت قرار گرفته و در نتیجه رضا معرض قصاص نفس بودن قرار گرفته است. نظر قضات شعبه مذکور چنین بوده است: « .... با توجه به سن نوجوانی متهم ( 16 سالگی ) و حالات روحی و روانی وی که دچار افسردگی بوده است به طور قطع چنین افرادی در رفتار و کردار و عکس العمل های آنی قادر به تصمیم گیری منطقی و معقول نیستند و به خصوص در مقابل تهاجم و درگیری به شدت عکس العمل احساسی و غیر کنترل شده از خود نشان می دهند.»

محمد مصطفایی، وکیل رضا پاداشی می گوید: "در حال حاضر پرونده رضا با تایید شعبه هفتم دیوانعالی کشور جهت اجرای حکم به اجرای احکام دادسرای ویژه امور جنایی ارسال شده است. بارها با افراد خیر به منزل اولیاءدم رفته و درخواست بخشش نیز کرده ایم که به دلیل بی بضاعتی مالی خانواده رضا فعلا رضایت میسر نشده است و سرپرست اجرای احکام نیز اخیرا از این خانواده دعوت به عمل آورده تا رضایت دهند ولی آنان درخواست مبلغ یکصد و پنجاه میلیون تومان کرده اند که خانواده رضا تنها توانسته اند شصت میلیون تومان مهیا کنند."

از سوی دیگر نیز، حسین حقی متولد 25 شهریور 1365، متهم است که در تاریخ 21/5/1382، در یک نزاع دست جمعی اقدام به قتل مهدی خلیلی نموده است.

در این درگیری که دوستان حسین حقی به نام های سعید و ابراهیم و امرالهج و چند نفر دیگر نیز حضور داشتند، وی ابتدا به قصد فصل خصومت به میان آن ها می رود اما مقتول با در دست داشتن شیلنگی سر آهنی هجوم می آورد و در حالی که چند نفر دیگر نیز چاقو و شیشه شکسته نوشابه در دست داشتند، حسین قطعه ورقۀ گالوانیزه ای که در جیب داشت را بیرون آورده و از مقتول می خواهد که او را رها کند ولی با ادامۀ هجوم ، حسین متوجۀ عملکرد خود نشده و تنها فریاد اهالی محل را می شنود که "قاتل را بگیرید". این در حالی ست که دیگر متهمین نیز مسلح به آلات قتاله بوده اند.

محمد مصطفایی، وکیل حسین حقی در مورد پرونده وی می گوید: "در این پرونده ایرادات بسیاری وجود دارد که باعث می شود در ارتکاب جرم قتل به وسیلۀ حسین شک و شبهه ایجاد شود و به این دلیل شعبه 27 دیوانعالی کشور در دادنامه اصداری خود حصول علم برای قاضی محترم محکمه با وجود زمینه مناسب جهت حصول علم از طریق متعارف که عمدتاً اقاریر و اعترافات صریح و مشروحه اولیه متهم می باشد را علت ابرام حکم شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران قلمداد می کند، نه دلایل متقن و مبرهن بر اثبات مجرمیت حسین. آنچه که مسلم است اینکه حسین در دادگاه منکر هرگونه ایراد ضربی به مقتول شده و قبل از آن در دادسرا تحت فشار های روحی و به علت صغر سن، اتهام وارده را می پذیرد. او در درگیری ای بوده که همگی به سر و کلۀ همدیگر می زدند و دست بردار معرکۀ ساختگی خویش نبوده اند بنابراین لازم و مفید بود تا صحنۀ درگیری و نزاع به صورت جامع و کامل بازسازی شود و در حضور شهود و متهمین واقعیت روشن گردد. متاسفانه ریاست محترم شعبه 71 در جلسه 20/11/87 به قسمتی از روزنامه ای اشاره کرده که گویا از زبان حسین به دروغ اظهاراتی را قید نموده بود این اظهارات دقیقآ خلاف واقع و محتویات پرونده است که حسین آنرا تکذیب نموده است از طرفی در واقع دور از عدالت است که قضات دادگاه، به استناد مطالبی آنهم کذب در نشریات حکم به قصاص نفس نوجوانی را صادر نمایند که در سن 17 سالگی بازداشت شده است. در این پرونده، تعارض در گفته های شهود و مطلعین وجود دارد چرا که اولاً نتیجۀ گواهی پزشکی قانونی در این پرونده دارای ابهام اساسی مبنی بر اینکه قطر تیزی به چه مقدار بوده و آیا ضرب توسط شیشه یا چاقو یا ورقۀ گالوانیزه وارد گردیده یا خیر می باشد و لازم است کمیسیون پزشکی قانونی تشکیل و نوع آلت قتاله را مشخص کند ثانیاً به صورت روشن مشخص نیست که در دست حسین حقی ورقۀ گالوانیزه بوده یا چاقو این خود نشاندهندۀ عدم صحت اظهارات متهمین و شهود در گناهکاری حسین حقی می باشد که چون نوع جرم دارای اهمیت فراوان به دلیل مجازات مقرر می باشد توجه و ملاحظه به آن لازم و ضروری است در حالیکه نویسنده دادنامه صادره چون هدفش صدور حکم به قصاص نفس رضا بوده است موضوع ورقه گالوانیزه و چاقو را به گونه ای در حکم خود حلاجی نموده که بتواند نتیجه ای به ضرر حسین گیرد و در نهایت اعلام کند که اصلآ شی ء برنده چاقو بوده است هر چند حسین منکر اصابت جسمی به بدن مقتول است ."

پرونده حسین حقی در حال حاضر با تایید و قطعی شدن دادنامه صادره بدوی در اجرای احکام دادسرای ویژه امور جنایی بوده و بناست تا با پرونده رضا پاداشی جهت استیذان نزد ریاست قوه قضاییه، آیت الله صادق لاریجانی برده شود. در صورتی که مقام مذکور، اذن به اجرای حکم قصاص نفس دهد و در صورت عدم رضایت اولیاءدم، احکام صادره به اجرا گذاشته خواهند شد.
.

READ MORE...

توقیف مراکز حمایت از کودکان کار به دلیل آموزش به کودکان افغان

به‌تازگي مراكزي كه افدام به آموزش كودكان افغاني ميكنند از سوي مسوولان دولتي تعطيل مي‌شوند.
ريیس شبکه همیاری کودکان کار ایران از توقیف برخي مراکز حمایتی کودکان کار خبر داد و گفت: به‌تازگي مراكزي كه افدام به آموزش كودكان افغاني ميكنند از سوي مسوولان دواتي تعطيل مي‌شوند.. فاطمه قاسم‌‌‌‌ زاده با اعلام اين خبر به خبرنگار”ايلنا“ گفت: در مورد آموزش دادن به کودکان کار و خیابان اتباع بیگانه محدویت‌های آشکار ي به وجود آمده است. او در اين ارتباط توضيح داد: تا چند سال گذشته برای آموزش به کودکان بیگانه سخت نمی‌گرفتند اما در سال‌های اخیر به مراکز غیردولتی اخطارهای کتبی داده‌اند.
قاسم زاده تصریح کرد: مطابق پیمان نامه قانون کودکان، باید کودکان اتباع بیگانه از خدمات آموزشی بهره‌مند شوند و تبعیض میان کودکان گذاشته نشود اما متاسفانه چنين قانوني در ايران رعايت نمي‌شود. او با بيان اين‌كه انجمن‌هاي فعال در زمين حقوق كودكان تاكنون نسبت به اين موضوع اعتراض كرده‌اند, افزود: اما در مقابل اعتراض انجمن‌ها، مسوولان اعلام کردند که اين مقوله به حوزه مهاجرت وزارت کشور مربوط است و اين امر تا آنجا پبش رفت كه مدارس خودگردان که توسط افغان‌ها اداره می‌شد نيز در ورامین و شهرستان‌های اطراف تهران كه داراي جمعيت بالاي افغاني است‏, تعطیل شد.
ريیس شبکه همیاری کودکان کار ایران با اشاره به تعداد زیاد کودکان کار و خیابان افغانی از مسوولان خواست تا علاوه بر عايت حقوق كودكان با آموزش كودكان افغان از بروز آسيب‌هاي احتمالي ناشي از بي‌سوادي افراد در جامعه جلوگيري كنند.
ایلنا

READ MORE...

مرگ کودک کار ۱۲ ساله افغانی بر اثر سرما در ایران

کودک ۱۲ ساله افغانی پس از کم کردن گله گوسفند، در ارتفاعات سنگسر سمنان بر اثر بارش برف شدید و غلبه سرماه، زیر برف مدفون و جان باخت.به گزارش تریبون به نقل از ایلنا، عارف پسر ۱۲ ساله افغانی که جهت کارگری با خانواده اش به ایران آمده بود. پس از مدتی کارگری ساختمان، به سمنان رفت و به کار چوپانی مشغول شد.وی که سرپرستی ۱۵۰۰ راس دام را داشت به علت برف شدید و بوران گله را کم کرد.
عارف برای فرار از سرما به داخل چاله ای رفت تا از سرما در امان باشد، اما پس از گذشت چند ساعت سرما به او غلبه کرد و به خواب رفت و بر اثر برف در زیر برف مدفون شد و جان باخت.هم اکنون طبق آمارهای رسمی نهصدهزار و طبق آمار غیررسمی ۵/۲ میلیون پناهنده افغانی در کشورمان زندگی می‌کنند که اکثریت آنها به اشغال سخت و زیان مشغول هستند.
در این میان سرنوشت هزاران کودک افغانی در کشور به دلیل مشکلات مهاجرت و نبود سیاست‌های لازم برای بازگشت این تبعه‌ها، همچون عارف کودک ۱۲ ساله افغانی نامشخص و نامعلوم است.
ایران پرس نیوز. And here is the rest of it. READ MORE...

شعار امسال یونیسف برای روز کودک: به کودکان گوش دهیم


ایران، روز 16 مهرماه ، روز کودک را جشن می‌گیرد. صندوق کودکان سازمان ملل متحد، یونیسف، شعار " به کودکان گوش دهیم" را برای روز کودک امسال انتخاب کرده است.

کودکان حرف های زیادی برای گفتن دارند، آن ها می خواهند درباره محیط اطرافشان، خانه، مدرسه، محله و شهرشان و همچنین تصمیماتی که بر زندگیشان موثر است نظر بدهند.
از آن جا که همیشه تصاویر بیشتر از کلمات با ما حرف می‌زنند، نوجوانان فعال در مراکز دوستدار نوجوان تهران، مشهد، بندرعباس و قشم همزمان با روز کودک امسال، عکس‌های خود را به عنوان راهی که نشان دهند می‌خواهند دنیای آن‌ها جدی گرفته شود، به نمایش گذاشتند
. مراکز دوستدار نوجوان با مشارکت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در7 شهر کشور از سال 1384 راه‌اندازی شده است. در این مراکز نوجوانان با کمک یک مشاور درباره اچ ای وی/ ایدز آموزش دریافت می‌کنند و بعد این آموزش‌ها را به زبان خودشان به همسالان خود می‌دهند. شهریور ماه امسال در سه مرکز دوستدار نوجوان بچه‌ها دوره‌های عکاسی دیدند و بعد با دوربین‌های یک بار مصرفشان از محیط اطراف، محله‌شان و زندگی روزمره خود عکس گرفتند. عکس هایی با این امید که "به ما گوش دهید!"

عکس‌های آن ها از زاویه دیگری به دنیا نگاه کرده است- از زاویه دید خودشان؛ آن‌ها به ما دنیایی را نشان داده‌اند که ورود به آن تقریباً برای بزرگترها غیرممکن است. آن‌ها وارد جمع دوستانشان شده‌اند و به ثبت لحظه‌هایی از آرزوها و مشکلات، شادی‌ و غم‌ پرداخته‌اند. اما بیش از هر چیز از پشت این دوربین‌ها، آن‌ها به ما کودکانی را نشان داده‌اند که پیشقراولان زندگی بهتر برای خود و همسالانشان هستند.

کودکان فرصت زیادی برای بیان خود ندارند، برنامه‌های زیادی "برای" آن‌ها و معمولاً بدون نظرشان نوشته شده است. روز کودک امسال بنا دارد به ما یادآوری کند که هرچه برای کودکان انجام می‌شود، چه از طریق رسانه‌ها، چه آموزشی، چه حمایتی و یا چه از طریق برنامه‌های بهداشتی، زمانی بهترین خواهد بود که نظرات، آرزوها، انتظارات و ظرفیت‌های کودکان، در هر زمان و هر جا که ممکن بود، لحاظ شود. کودکان باید در تصمیم‌هایی که زندگیشان را تحت تاثیر قرار می‌دهد، به تناسب سنشان سهیم باشند و نظرشان را درباره مسائلی که برایشان مهم است ابراز کنند. چنین چیزی هم حق کودکان است و هم یک راه تضمین شده برای پیشرفت جامعه به عنوان یک کل. صدای کودکان باید شنیده شود.
.

READ MORE...

فشارها و محدودیتها علیه زندانیان سیاسی زن و کودکان شیرخوار زندانیان عادی


فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران

بنابه گزارشات رسیده از بند زنان زندان اوین ، فشارها و اذیت وآزاها و محدودیتها علیه زنان زندانی سیاسی و عادی در بند زنان زندان اوین شدت یافته است.
در طی روزهای گذاشته فشارها و اذیت و آزارها و محدودیتها علیه زندانیان سیاسی و عادی زنان و کودکان شیرخوار آنها در بند زنان زندان اوین شدت یافته است.از جمله فشارهایی که روی زندانیان سیاسی و عادی زنان روا داشته می شود. قطع آب گرم که باعث شده بود زندانیان سیاسی و عادی به مدت طولانی قادر به استحمام نباشند این مسئله چندین روز ادامه داشته . شرایط بخصوص برای بچه های شیرخوار و کودکان که نیاز ضروری به آب گرم دارند و مادران آنها را سخت کرده بود .
. همچنین محدود کردند آب گرم برای درست کردن شیر برای بچه های شیرخوار و چای زندانیان سیاسی و عادی به یک فلاکس در طی روزکاهش یافته ،محیط غیر بهداشتی کودکان شیرخوار و محدود کردن آب گرم بر آنها ،آنها را در معرض بیماریهای مختلف قرار داده.بخاطر فشارهای پایین ناپذیر علیه مادران کودکان شیر خوار آنها از چند روز در اعتراض به کاهش دادن سهمیه آب گرم از گرفتن آب گرم خوداری می کنند.
وضعیت غذائی بند زنان به لحاظ کمی و کیفی غیر قابل مصرف است و اکثر زنان زندانی از قشرهای محروم و فقیر جامعه می باشند و کسی آنها را به لحاظ مالی تامین نمی کند و ناچار هستند به این شرایط تن در دهند. غذاها دارای حداقل و یا فاقد مواد پروتئینی مانند گوشت قرمز ،سفید و ماهی است و اکثرا سویا است. سبزیجات،میوه جات را ماهها است که از غذای زندانیان حذف کرده اند. آثار سوء تغذیه در چهرۀ زندانیان عیان است و بخصوص در چهرۀ کودکان زندانی نمایانتر است ،کودکان که بخاطر زندانی بودن مادرنشان باید در کنار آنها باقی بمانند . شاهد خشونتها و تحقیرها و ضرب وشتم مادران خود توسط پاسداربندهای زن هستند و همچنین شاهد درگیریهای درون بند می باشند.
فروشگاههای زندان که به منظور سودجوئی و اخاذی از زندانیان برپا شده و در دست عوامل زندان می باشد. اجناس را چند برابر به زندانیان می فروشند و از آوردن کالاهای مورد نیاز و به اندازه کافی خوداری می کنند و زندانیان هر 2 هفته فقط 2 کیلو میوه می توانند بخرند .کمبود کالا در فروشگاه زندان باعث صف طولانی در مقابل فروشگاه و گاها منجر به درگیری فیزیکی در بین زندانیان عادی می گردد.
زندانیان سیاسی بخاطر کیفیت بد غذا و غیر قابل مصرف بودن آن ناچار هستند که با بیسکویت و غیره به سر کنند. این از طرحهای سرکوبگرانه وزارت اطلاعات و سازمان زندانها است که که شرایط را هرچه بیشتر برای زندانیان سیاسی سخت تر نماید.
تعداد زندانیان به حدی زیاد است که در هر سلول چند برابر آن زندانی جای داده شده است . ارتباط تلفنی زندانیان سیاسی را تا حد زیادی محدود کرده اند و زندانیان سیاسی 3 الی 5 دقیقه در روز بیشتر نمی توانند تماس بگیرند. آنها باید مدتها منتظر ملاقات حضوری باشند و ملاقاتها بصورت کابینی صورت می گیرد.وضعیت بهداشتی بند زنان اسف بار است و شپش و ساس فشار را بر زندانیان مضاعف کرده است و زندان را به اردوگاههای غیر انسانی مبدل کرده اند. زندانیان سیاسی از درمان جدی محروم هستند و ناراحتی های حاد آنها را با مسکن بصورت مقطعی درمان می کنند.
در حال حاضر تعداد از زنان زندانی سیاسی در بند زنان بسر می برند که از جملۀ آنها ؛خانم نازیلا دشتی،صدیقه فلاحت نژاد،شبنم مددزاده،مهسا نادری ،فاطمه ضیائی ،عاطفه نبوی و تعدادی دیگر می باشند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، اعمال فشارها و محدودیتهای غیر انسانی و زن ستیزانه علیه زندانی سیاسی و عادی زنان را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل و سازمانهای مدافع حقوق زنان خواستار اقدامات عملی و فوری برای پایان دادن به شرایط غیر انسانی علیه زندانیان سیاسی زن در ایران است.

01 آبان 1388 برابر با 23 اکتبر 2009
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر .

READ MORE...

26 October 2009

شنبه شب تلفن همراهم را نگاه کردم و شماره ای نا آشنا بر روی صفحه آن بود

شنبه شب تلفن همراهم را نگاه کردم و شماره ای نا آشنا بر روی صفحه آن بود به شماره ای که افتاده بود زنگ زدم. یک آقای جوانی بود که تا صدای من را شنید. گفت آقای مصطفایی شما هستید. خدا را شکر . من مدتها بود که به دنبال تلفن شما می گشتم و قرار بود به کانون وکلا بروم و تلفن شما را دریافت کنم ولی بر حسب اتفاق در یکی از سایتها تلفن شما را پیدا کردم. من می خواست شما را ببینم.

. دیشب قرار گذاشتم. این جوان که چهره ای بسیار نورانی و دلنشین داشت کیسه ای را که به مراه آورده بود به من داد و گفت من چند روز گذشته ماشینی داشتم و آن را فروختم و مقداری نیز پول نقد در بانک دشتم وقتی شنیدم که شم در حال جمع کردن پول برای کمک به این نوجوانان هستید. تمام پولی را که داشتم به مبلغ ده میلیون و دویست و پنجاه هزار تومان را آوردم.

او نیم ساعتی در دفتر من بود و با هم صحبت کردیم وقتی گفت که من مدتهاست که فعالیتهای شما را پیگیری می کنم و هر بار که اتفاقی برای این نوجوانان می افتد نمی توانم به راحتی روزگار بگذرانم. هر روز غصه این نوجوانان را می خورم و آرزو می کنم که همه آنها نجات یابند.

این مرد بزرگ از ماجرای بهنود گفت و گفت که چند روز پشت سر هم به خاطر بهنود گریه کردم و اشک ریختم. به پدرم ماجرا را گفتم و ایشان نیز مبلغ دو میلیون تومان پول داد.

گفت اگر بتوانم باز هم کمک می کنم.

او من را مات و مبهوت کرده بود. نتوانستم در مقابل جملاتی که به کار می برد. حرفی بزنم. فقط حرفهای او را می شنیدم و به خود می گفتم که این مرد کاری می کند که حتی من هم نمی توانم انجام دهم. او احساس خیلی عجیبی داشت. احساسی که حتی من هم نداشته و بعید می دانم بتوانم داشته باشم.

من از این مرد بزرگ و تمام کسانی که برای حفظ حقوق بشر تلاش می کنند سپاسگذارم.

امروز صبح به بانک رفتم و حسابم را چک کردم. حدود بیست و هفت میلیون تومان در حسابی که برای نجات جان نوجوانان اختصاص دادم با پولی که این بزرگوار پرداخت کردند واریز شده بود و امیدوارم این مبلغ به میزانی رسد تا بتوانیم جان افراد را از مرگ نجات دهیم. من مجددا فراخوان را در ذیل درج می نمایم.




http://mohegh.blogfa.com/


در حال حاضر چندین نفر از موکلینم که در کمتر از 18 سال مرتکب جرم شده بودند در انتظار اجرای حکم قصاص نفس هستند آنان نیاز شدید به جمع آوری مبلغی به عنوان دیه دارند که با پرداخت دیه می توان از اولیاءدم رضایت گرفت. اما ذکر نام موکلینم به دلیل ایجاد حساسیت برای خانواده اولیاءدم ممکن نبوده و پس از جمع آوری دیه و اخذ رضایت اعلام خواهد شد.

به همین منظور و اینکه در راستای اخذ رضایت از اولیاءدم، نیاز به وجوهی به صورت نقد است تا بتوان در لحظه گذشت از قصاص به اولیاءدم پرداخت نمود ناچار شدم حسابی به همین منظور افتتاح نمایم تا صرفا صندوقی باشد برای حمایت از کودکان و نجات جان افرادی که در کمتر از 18 سال مرتکب جرم شده اند. ناچار بودنم به این علت است که هیچ انجمن یا نهادی که مورد اطمینانم باشد نیافتم.

وجوه اهدایی خود را به حساب سیبای بانک ملی ایران شعبه میدان سید جمال الدین اسدآبادی تحت شماره 0205327104006 واریز و به دیگر دوستانتان اعلام کنید. شماره کارت سیبا نیز ۶۰۳۷۹۹۱۰۴۳۴۲۹۷۳۱ می باشد که می توانید کارت به کارت نمایید اگر در خارج از کشور اقامت دارید می توانید به صورت گروهی توسط یک شخص مورد اطمینان مبادرت به جمع آوری دیه کرده، و از طریق صرافیها به حساب فوق الذکر واریز کنید.

در صورتی که مبلغی حدود دویست میلیون تومان جمع آوری شود می توان به زودی سه یا چهار نفر از نوجوانان را از مرگ نجات داد.

صمیمانه از اطمینانی که به حقیر می نمایید سپاسگذارم. بدیهی است مبالغ جمع آوری شده و مبالغ پرداختی به اولیاءدم مقتولین در آخر هر ماه محاسبه و در وبلاگ شخصی ام www.mohegh.blogfa.com منتشر و به نظر گرامیتان خواهد رسید.

با تشکر فراوان

محمد مصطفایی وکیل بسیاری از نوجوانان در معرض اعدام

09121212590


5-88602503



دفتر حقوقی حامیان + نوشته شده توسط محمد مصطفایی در دوشنبه چهارم آبان 1388 و ساعت 22:35





نویسنده: madar
دوشنبه 4 آبان1388 ساعت: 22:6
با درود !
امیدوارم در کارتان موفق باشید.من امروز مبلغ 138000تومان(1000 کرن) رابوسیله صراف به حساب مورد نظر واریز کردم.مبلغ زیادی نیست ولی خدا میدانددرحد توانائیم بود.به امید اینکه دیگر دوستان شما را تنها نگذارند وهرگز به اندازه توانش مبلغی به این کودکان یاری رساند.
خواستم به شما اطلاع داده باشم که اگر مبلغ در حساب نبود پاسخش را بنوسید.چون صراف گفت فردا در حساب مورد نظر میباشد.من تصمیم دارم با عده ای در اینجا فردا صحبت کنم شاید کسانی باشند که آنها نیز بخواهند به کودکان کمکی بکنند .
سرفراز باشید
.

READ MORE...

کودکان کار و خيابان و طرح "ساماندهي " جمهوري اسلامي




به گزارش خبرنگار ايلنا، مسئولان بهزيستي از ساماندهي، ٧٠ درصد کودکان کار و حيابان در سال جاري گزارش ميدهد. و ظاهرا قرار است فاز بعدي آن نيز به زودي شروع شود. اين درحاليست که گفته ميشود که آماري از تعداد اين کودکان در دست نيست. يا اينکه به لحاظ سياسي صلاح نيست، چنين آماري انتشار علني نيابد. اگر چه در هفته گذشته در خبري در ايلنا از وجود سه ميليون کودک کار و خيابان گزارش شده بود.
. وجود ٣ ميليون کودک کار و خيابان، گوشه ديگري از جنايات اين رژيم و بي تاميني مطلق جامعه تحت حاکميت جمهوري اسلامي است. ٣ ميليون کودک کار و خيابان، کودکاني که هزگز کودکي نميکنند و اسير توحش سرمايه داري حاکمند. کودکاني که بخاطر فقر خانواده از تحصيل محرومند و راهي خيابان ميشوند، تا کمک خرجي براي خانواده باشند و لقمه ناني دست و پا کنند. نان آوران کوچک خانه که در معرض انواع و اقسام نامني و خطر جاني و باندهاي مواد مخدر و غيره قرار دارند. البته جدا از کودکان کار و خيابان، بخش زيادي از کودکان نيز در کارهايي چون کوره پرخانه ها، قالي بافي ها، در مزارع و در انواع و اقسام کارگاههاي کوچک و غيره بکار گرفته ميشوند. جمهوري اسلامي، کاري به اينکه چه تعداد کودک در کوره پرخانه ها تحت شرايط شاق و طاقت فرسا به خاطر فقر و بي تاميني همراه با خانواده هايشان به کار اشتغال دارند، ندارند. اينها کاري به استثمار کودکان در کارگاههاي کوچک و فشار بالاي کار بر روي آنان در ازاي مزدي بسيار نا چيز و ضرب و شتم و تحقير دائم و اعمال انواع سوء استفاده هاي جنسي از اين کودکان، ندارند، اينها کودکان را تحت عنوان ساماندهي از خيابانها جمع ميکنند تا چهره شهر از وجود چنين کودکاني پاک شود. کودکاني که اتفاقا يکي از هراسهاي هر روزه شان افتادن به چنگ همين ماموران بهزيستي جمهوري اسلامي و طرح هاي "ساماندهي" شان است. "ساماندهي" بهزيستي جمهوري اسلامي اين کودکان را جمع ميکند، نه براي اينکه براي آنها رفاه و تاميني ايجاد کند و به مدرسه بازگرداند. نه براي اينکه خانواده هايشان را زير پوشش تامين اجتماعي قرار دهد تا ناگزير نشوند جگر گوشه هايشان را از تحصيل بيرون بکشند و راهي کار به خيابان بکنند. بلکه با کودکان کار همچون مجرمين و تبه کاران رفتار ميکند.
فاطمه قاسم‌زاده عضو كميته هماهنگي شبكه ياري ايران در ٢٠ مهر در گفتگو با ايلنا ميگويد:" شهرداري بعد از جمع‌آوري كودكان كار آنها را چند روز نگه‌داري و يا كودكان كار شهرستان‌ها، به محل سكونتشان انتقال مي‌دهد و بعد از مدتي مطابق با آنچه كه از زبان اين كودكان شنيده مي‌شود، رها شده و به چرخه كار بازمي‌گردد. او ادامه ميدهد: "كودكان كار مي‌گويند كه وقتي خانواده‌هايشان در جريان اقدامات مربوط به جمع‌آوري كودكان كار قرار مي گيرند، جلوي كار كودكان را براي يك مقطع كوتاه مي‌گيرند و مي‌گويند بعد از اينكه آب‌ها از آسياب افتاد دوباره به خيابان برويد. " "به جاي جمع‌آوري نان‌آوران كوچك، فقر را از بين ببريد"، اين آخرين سخن فاطمه قاسيمان در اين گفتگو است.
داستان زندگي کودکان کار و خيابان، داستان توحش سرمايه داري و توحش عيان نظامي است که اساسش بر سودجويي استوار است. داستان وارونه بودن جهان موجود و بيحرمتي انسان است. بويژه تحت حاکمت جمهوري اسلامي، وضع کودکان در ايران ابعاد جنايتکارانه اي دارد. کودک بخاطر فقر و بي تاميني و نابساماني جامعه قرباني ميشود، سر از باندهاي مخدر و جنايت در مياورد، و اگر احيانا در اين ميان خطايي نيز کرد، در زندان نگاهش ميدارند تا به سن قانوني براي اعدام برسد و همچون بهنود شجاعي طناب دار را بر گردنش مي اندازند. داستاني که مردم امروز براي پايان دادن به آن بيرون آمده اند و نابودي کل اين ماشين سرکوب و جنايت را هدف خود قرار داده اند. جنبشي قوي و انساني که در همين دو هفته گذشته صداي آزاديخواهانه و برابري طلبانه اش را در ١٨ مهر، روز جهاني کودک رسا و شادي بخش در فرهنگسراي تهران و در اعتراض به اعدام بهنود شجاعي در مقابل اوين و در سنندج در مراسمي به مناسبت گراميداشت اين روز، با شعار هاي کار کودکان ممنوع، اعدام کودکان متوقف، شنيديم.
t.

READ MORE...

25 October 2009

حکم زندان برای یک نوجوان بازداشت شده وقایع اخیر

دادگاه انقلاب یک نوجوان متهم به شرکت در اعتراضات مدنی اخیر را به تحمل 2 سال و 4 ماه حبس تعزیری محکوم کرد.

به گزارش هرانا به نقل از واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز جاری دادگاه انقلاب حکم به محکومیت 2 سال و 4 ماه حبس تعزیری "حسام ترمسی" نوجوان 17 ساله به اتهام شرکت در اعتراضات مدنی پس از انتخابات داد.

این حکم به آقای ترمسی در شعبه 26 دادگاه انقلاب ابلاغ شد، نامبرده که فاقد وکیل مدافع است به این حکم اعتراض نموده است.
http://www.iranpressnews.com/source/067318.htm

And here is the rest of it. READ MORE...

تجاوز در زندان به خصوص در مورد زندانیان جوان و نوجوانانی که از «کانون اصلاح و تربیت» به زندان بزرگ‌سالان انتقل داده می‌شود،

گزارش تجاوز جنسی به یک زندانی در زندان رجايی شهر
روز گذشته یک زندانی در زندان رجایی‌شهر کرج با دستور مسئولین زندان توسط تعدادی از زندانیان مورد تجاوز جنسی قرار گرفت.
به گزارش واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز گذشته دوم آبان ماه یک زندانی به نام «عبدالله همتی» با دستور «علی محمدی» معاونت اجرایی زندان رجایی شهر کرج توسط تعدادی زندانی به سرکرده‌گی فردی به نام «عزیزی» وکیل بند، بند 4 - سالن 11 این زندان مورد تجاوز جنسی قرار گرفت. به گزارش شاهدان عینی در پی بی‌احترامی این زندانی به معاونت این زندان، مسئول مربوطه خطاب به وکیل بند این سالن تلویحاً خواستار قتل این زندانی یا تجاوز به وی می‌شود که پس از خروج این مسئول از بند تنی از زندانیان بند به سرکرده‌گی وکیل بند سالن اقدام به ضرب و شتم و سپس تجاوز به این زندانی می کنند.
پس از این واقعه تنها واکنش مسئولین انتقال این زندانی به بند 5 این زندان گزارش شده است. تجاوز در زندان به خصوص در مورد زندانیان جوان و نوجوانانی که از «کانون اصلاح و تربیت» به زندان بزرگ‌سالان انتقل داده می‌شود، از مسائل و معضلات مطرح در زندان‌های ایران است. این عمل که عملی جنایت‌کارانه تلقی می‌شود در زندان رجایی‌شهر سابقه داشته و مسئولین این زندان هیچ اقدامی در صدد رفع این نوع جنایت‌ها انجام نداده‌اند.

READ MORE...

آواز مصطفی نقدی نوجوانی که از اعدام رهایی پیدا کرده است. تبریک به انسان دوستان

And here is the rest of it. READ MORE...

انجمن حمایت از حقوق کودکان نشست ماهانه خود را به موضوع " بررسی خشونت کودکان – اعدام کودکان " اختصاص داده اس

انجمن حمایت از حقوق کودکان نشست ماهانه خود را به موضوع " بررسی خشونت کودکان – اعدام کودکان " اختصاص داده است
، و از علاقه مندان به حقوق کودکان خواسته است تا جهت پاسخ به این فراخوان و همکاری جمعی در این نشست شرکت نمایید
 .
زمان :دوشنبه 4/8/88 18-16
مکان : شریعتی روبروی مخابرات پارک اندیشه فرهنگسرای مدرسه سالن دارالقرآن.
READ MORE...

اولیاءدم مرحوم مسعود روزبهانی با گذشت از قصاص، به موکلم آقای مصطفی نقدی جان دوباره بخشیدند



مصطفی نقدی در روز هجدهم مهرماه سال 1383 در یک درگیری ناخواسته و به صورت اتفاقی و به صورت غیر عمو مرحوم مسعود روزبهانی را به قتل می ساند. شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران در تاریخ 9/12/1383 حکم به قصاص نفس مصطفی را صادر و این حکم توسط شعبه 33 دیوانعالی کشور تایید می گردد. مصطفی پس از بازداشت در کانون اصلاح و تربیت نگهداری شده و به دلیل رفتار نیکو و پسندیده ای که داشت با توجه به رسیدن سنش به 18 سالگی در کانون اصلاح و تربیت می ماند. مسئولین کانون اصلاح و تربیت تلاشهای بسیاری می نمایند تا مصطفی از مرگ نجات یابد در این راستا قاضی جابری نیز بسیار تلاش می کند تا مصطفی را نجات دهد. در نهایت با جمع آوری دیه توسط افراد نیکوکار روز گذشته اولیاءدم مراتب رضایت و عفو از قصاص را اعلام می نمایند.

مصطفی نیز به جامعه باز می گردد.

رفتن بهنود شجاعی تاثیر بسیاری بر افکار عموم و خانواده ها گذارد و امیدوارم با کمک خیرین دیگر نوجوانان نیز از مرگ نجات یابند
.
READ MORE...