26 October 2009

کودکان کار و خيابان و طرح "ساماندهي " جمهوري اسلامي




به گزارش خبرنگار ايلنا، مسئولان بهزيستي از ساماندهي، ٧٠ درصد کودکان کار و حيابان در سال جاري گزارش ميدهد. و ظاهرا قرار است فاز بعدي آن نيز به زودي شروع شود. اين درحاليست که گفته ميشود که آماري از تعداد اين کودکان در دست نيست. يا اينکه به لحاظ سياسي صلاح نيست، چنين آماري انتشار علني نيابد. اگر چه در هفته گذشته در خبري در ايلنا از وجود سه ميليون کودک کار و خيابان گزارش شده بود.
. وجود ٣ ميليون کودک کار و خيابان، گوشه ديگري از جنايات اين رژيم و بي تاميني مطلق جامعه تحت حاکميت جمهوري اسلامي است. ٣ ميليون کودک کار و خيابان، کودکاني که هزگز کودکي نميکنند و اسير توحش سرمايه داري حاکمند. کودکاني که بخاطر فقر خانواده از تحصيل محرومند و راهي خيابان ميشوند، تا کمک خرجي براي خانواده باشند و لقمه ناني دست و پا کنند. نان آوران کوچک خانه که در معرض انواع و اقسام نامني و خطر جاني و باندهاي مواد مخدر و غيره قرار دارند. البته جدا از کودکان کار و خيابان، بخش زيادي از کودکان نيز در کارهايي چون کوره پرخانه ها، قالي بافي ها، در مزارع و در انواع و اقسام کارگاههاي کوچک و غيره بکار گرفته ميشوند. جمهوري اسلامي، کاري به اينکه چه تعداد کودک در کوره پرخانه ها تحت شرايط شاق و طاقت فرسا به خاطر فقر و بي تاميني همراه با خانواده هايشان به کار اشتغال دارند، ندارند. اينها کاري به استثمار کودکان در کارگاههاي کوچک و فشار بالاي کار بر روي آنان در ازاي مزدي بسيار نا چيز و ضرب و شتم و تحقير دائم و اعمال انواع سوء استفاده هاي جنسي از اين کودکان، ندارند، اينها کودکان را تحت عنوان ساماندهي از خيابانها جمع ميکنند تا چهره شهر از وجود چنين کودکاني پاک شود. کودکاني که اتفاقا يکي از هراسهاي هر روزه شان افتادن به چنگ همين ماموران بهزيستي جمهوري اسلامي و طرح هاي "ساماندهي" شان است. "ساماندهي" بهزيستي جمهوري اسلامي اين کودکان را جمع ميکند، نه براي اينکه براي آنها رفاه و تاميني ايجاد کند و به مدرسه بازگرداند. نه براي اينکه خانواده هايشان را زير پوشش تامين اجتماعي قرار دهد تا ناگزير نشوند جگر گوشه هايشان را از تحصيل بيرون بکشند و راهي کار به خيابان بکنند. بلکه با کودکان کار همچون مجرمين و تبه کاران رفتار ميکند.
فاطمه قاسم‌زاده عضو كميته هماهنگي شبكه ياري ايران در ٢٠ مهر در گفتگو با ايلنا ميگويد:" شهرداري بعد از جمع‌آوري كودكان كار آنها را چند روز نگه‌داري و يا كودكان كار شهرستان‌ها، به محل سكونتشان انتقال مي‌دهد و بعد از مدتي مطابق با آنچه كه از زبان اين كودكان شنيده مي‌شود، رها شده و به چرخه كار بازمي‌گردد. او ادامه ميدهد: "كودكان كار مي‌گويند كه وقتي خانواده‌هايشان در جريان اقدامات مربوط به جمع‌آوري كودكان كار قرار مي گيرند، جلوي كار كودكان را براي يك مقطع كوتاه مي‌گيرند و مي‌گويند بعد از اينكه آب‌ها از آسياب افتاد دوباره به خيابان برويد. " "به جاي جمع‌آوري نان‌آوران كوچك، فقر را از بين ببريد"، اين آخرين سخن فاطمه قاسيمان در اين گفتگو است.
داستان زندگي کودکان کار و خيابان، داستان توحش سرمايه داري و توحش عيان نظامي است که اساسش بر سودجويي استوار است. داستان وارونه بودن جهان موجود و بيحرمتي انسان است. بويژه تحت حاکمت جمهوري اسلامي، وضع کودکان در ايران ابعاد جنايتکارانه اي دارد. کودک بخاطر فقر و بي تاميني و نابساماني جامعه قرباني ميشود، سر از باندهاي مخدر و جنايت در مياورد، و اگر احيانا در اين ميان خطايي نيز کرد، در زندان نگاهش ميدارند تا به سن قانوني براي اعدام برسد و همچون بهنود شجاعي طناب دار را بر گردنش مي اندازند. داستاني که مردم امروز براي پايان دادن به آن بيرون آمده اند و نابودي کل اين ماشين سرکوب و جنايت را هدف خود قرار داده اند. جنبشي قوي و انساني که در همين دو هفته گذشته صداي آزاديخواهانه و برابري طلبانه اش را در ١٨ مهر، روز جهاني کودک رسا و شادي بخش در فرهنگسراي تهران و در اعتراض به اعدام بهنود شجاعي در مقابل اوين و در سنندج در مراسمي به مناسبت گراميداشت اين روز، با شعار هاي کار کودکان ممنوع، اعدام کودکان متوقف، شنيديم.
t.

No comments:

Post a Comment