14 October 2009

سیزده آبان، روز دانش آموز یا روز سفارت گیری؟!

مهران محبوبی

بعد از 13 آبان 1358 که در این روز سفارت گیری آمریکا در تهران صورت گرفت، این روز بیشتر با آن تداعی می شود تا روز دانش آموز. براستی این واقعه سیاسی سرنوشت جامعه ایران را تغییر داد.
بعد از انقلاب روزی نبود که مردم از دانش آموز و دانشجو و دیگر اقشار مردم با تظاهرات خود خواسته های خود را عنوان نکرده و در خیابان ها حضور بهم نرسانند. این حول و هوای انقلابی آن روز ها قبل از سی خرداد شصت بود. در این روز هم بخاطر روز دانش آموز در تهران و دیگر شهر های ایران از طرف سازمان های چپ آن زمان تظاهرات مختلفی در سطح شهر بر پا شده بود. من هم در یکی از آنها در تهران شرکت کردم.. ما با همین کسانی که الان نو جوانان ما را در تظاهرات خیابانی بقتل می رسانند و یا اعدام و شکنجه و تجاوز می کنند همان روز ها بشکل دیگری آشنا می شدیم. تظاهراتی بود از طرف یکی از سازمان های چپ آن زمان ترتیب داده شده بود. عده بسیاری بودیم. از وسط خیابان حرکت می کردیم. نیرو های حزب اللهی چماق بدست به صف ما حمله کردند ولی نتوانستند تظاهرات ما را بهم بزنند. آنزمان رژیم تثبیت نشده بود و جو انقلابی بود و هنوز رژیم نمی توانست با نیرو های انتظامی و غیره ضربه های کاری به صف مردم بزند. ما هم در مقابل اشان ایستادیم و این چماق بدستان را فراری دادیم. صف تظاهرات کنندگان اکثرا نوجوانان زیر 18 سال بودند و ما که بزرگتر های آنها بودیم توانستیم این اوباشان آنروزی را فراری دهیم. این اوباشان حزب الله ای راه دیگری را پیش گرفتند. آنها بدورن صف ما بدون چماق رخنه کردند و شروع به دهن به دهن با دختران و پسران نو جوان ما شدند. با دیر متوجه شدن ما آنها توانستند با کلمات رکیک و آلت تناسلی خودشان را به دختران و پسران نشان دادن ، سعی در ترساندن آنها و پراکنده کردن اشان شوند. من و رفیقم که این صحنه را دیدیم بسیار اعصبانی شدیم و به آنها هجوم بردیم و آنها را از صف جدا کرده و صف خودمان را کماکان جلو می بردیم. این نیرو ها ول کن نبودند تا رسیدیم به نزدیکی های دروازه دولت دو سه چهار راه مانده به سفارت آمریکا که الان خوب حضور ذهن ندارم. این نیرو های لمپن حزب الله ای مدام با کشاکش با ما سعی در جلوی پشروی ما را داشتند. یک لحظه متوجه شدیم که دانش آموزان پشت سر ما دیگر نیستند و با عده کمی پشت خود فقط ما هستیم که با این جوانوران حزب الله ای داریم مدام زور آزمایی می کنیم و با هول دادن، آنها را در جوب می اندازیم. یک بازی زور آزمایی شده بود. راستش ماهم پیروز بودیم. ما هول بده و آنها هول بده. یکباره همه امان مکثی کردیم و محو تماشای تظاهرات دیگری شدیم که از جلوی ما می گذشت. آری این همان تظاهراتی بود که دانش آموزان با محو آن شدن دیگر در پشت ما نبودند. ما و چند حزب الله ای دست از زور آزمایی دیگر برداشتیم و شروع به تماشای تظاهرات مربوطه شدیم. این تظاهرات در صف اول اش جناب آقای خوئینی ها با دانشجویان خط امام بودند که از جلوی ما می گذشتند تا به سفارت آمریکا بروند تا ماجرای گروگان گیری را راه بیاندازند.
دقیقا یادم می آید خمینی درست دو هفته تمام هیچ صحبتی در این باره سفارت گیری نکرد. فقط نخست وزیر وقت مهدی بازرگان سخت این عمل را محکوم کرد. این سفارت گیری 444 روز بطول کشید و با شرط کنار رفتن جیمی کارتر از مسند ریاست جمهوری و جایگزینی ریگان 52 گروگان سفارت آمریکا دقیقا بعداز سوگند خوردن آزاد شدند. البته باید خاطر نشان کرد که ایران رابطه اش را بپاس خدمات آقای هویزر که ارتش آمریکایی شاه را به خمینی تحویل داده و عذر شاه را خواسته بود رابطه اش را با آمریکا قطع نکرد و این تنها خود آمریکا بود که در همان بهار 1359 قطع رابطه با ایران را به سرانجام رساند. کارتری که با حقوق بشرش شاه را از میدان بدر کردد دیگر نمی توانست در مقابل جمهوری اسلامی صحبتی غیر از حقوق بشر کند و این با سیاست های روز آمریکا و عامل سرکوب انقلاب مردم ایران توسط جمهوری اسلامی خوانایی نداشت. البته نا گفته نماند که ماجرای ایران گیت ریگان با جمهوری اسلامی چند سال بعد بر ملا شد و رسانه های غرب را بیشتر بخود مشغول کرد و در ایران کاملا مسکوت نگه داشته شد.
حال باید گفت الان که بعد از 30 سال کماکان این سیاست دغل جویانه هر دو طرف جمهوری اسلامی و آمریکا بر ملا شده و چطور مردم ایران در مقابل جمهوری اسلامی ایستادند و آمریکای " شیطان بزرگ" دست زیر شانه آن می گیرد و در مجامع بین المللی طرف مذاکره خود قرار میدهد و ابدا کلمه ای از حقوق بشر در مقابل آن نمیزند، ما نباید در این روز به خیابان ها بیاییم و این سیاست مزورانه دو قطب تروریست جهانی را بر ملا کنیم و نیروی مردمی که این را بعهده گرفته هر چه بیشتر در این روز تقویت کنیم؟! واقعا اینروز روز مردم و دانش آموزان باید باشد یا روز سفارت گیری؟!
باید در این روز چه کنیم؟ ! آیا باید بگذاریم معرکه گیر های جمهوری اسلامی کماکان در صحنه باشند؟! یا باید به همان سبک که صف انقلاب ما حزب الله ای ها را به جوب می انداختیم عمل کنیم و صف این جانیان احمدی نژاد و جمهوری اسلامی را کنار بزنیم تا راه برای دانش آموزان و نو جوانان باز شود. باید علیه این جنایت هایی که در این چند ماه و سی ساله علیه آنها و قدیمی تر هایشان روا داشته اند صدای خود را به جهانیان برسانیم و این روز دانش آموز را هر چه با شکوه ترجشن بگیریم؟
مهران محبوبی
15 اکتبر

مرگ بر جمهوری اسلامی
زنده باد روز جهانی دانش آموز
.

No comments:

Post a Comment