18 September 2010

كودكان كار درورودي هاي بهشت زهرا

در ورودي هاي بهشت زهرا صدها كودك هفت الي 15 ساله مشغول به گل فروشي هستند ,مخصوصا عصر پنجشنبه وجمعه ها صبح تعداد آنها خيلي زياد مي شود . اما نكته اي كه وجود دارد به اين كودكان سپرده اند كه هرگز نبايد بگذاريد كسي از شما فيلم و عكس تهيه كند و با ديدن دوربين فرار ميكنند . در مسير برگشت از بهشت زهرا نيز يك سري از اين كودكان به بلال فروشي و ميوه فروشي در حاشيه اتو بان تهران قم و ساير ورودي ها و خروجي هاي بهشت زهرا مشغول هستند . كودكاني كه گاها به التماس مي افتند تا هر طور شده از آنها بلال , گل يا ميوه خريداري شود.
READ MORE...

15 September 2010

بیانیه حزب کمونیست کارگری بمناسبت شروع سال تحصیلی جدید: اول مهر و گسترش مبارزه و انقلاب علیه جمهوری اسلامی!

سال تحصیلی جدید در حالی آغاز می شود که جمهوری اسلامی جنگ خود را علیه مدارس و دانشگاهها، علیه معلمان و دانش آموزان و دانشجویان و استادان شدت و دامنه بیشتری داده است. در یکسال گذشته بسیاری در این صف دستگیر و شکنجه شدند؛ در حملات اوباش به دانشگاه، با شلیک دژخیمان در خیابان، زیر ضربات بازجو و یا با طناب دار به قتل رسیدند؛ بسیاری پاکسازی شدند و شغل خود را از دست دادند، مجبور به ترک کشور و یا از تحصیل محروم شدند. حکومت علیه نفس علوم اجتماعی اعلان جنگ داد، دیوار جداسازی و تبعیض جنسیتی را بالاتر برد و دانشگاهها و مدارس را پر از نیروهای انتظامی و وزارت اطلاعات و آخوند کرد. اما اینهمه جنایت و سبعیت آرامش خاطری به جمهوری اسلامی نمی دهد و حتی قادر نیست اضطراب خود را از فرا رسیدن اول مهر پنهان دارد. بویژه آنکه امسال بدنبال انقلاب عظیمی که رژیم اسلامی را در هم پیچیده و در جهان و ایران به تمامی رسوا کرده، در شرایطی که رژیم اسلامی متفرق تر و پاشیده تر از هر زمان است و فلج و بحران اقتصادی به اوج خود رسیده است، دراوضاعی که مردم شدیدا عصبانی و مترصد گسترش مبارزات و به سرانجام رساندن انقلاب خویش هستند، آغاز سال تحصیلی تهدید آمیزتر از هر سال است.

دانشگاه و مدرسه در کشور اختناق زده اسلامی چون ایران فقط عرصه کشاکش دائمی بر سر مسائل صنفی و مستقیما مربوط به عرصه تحصیل با مجموعه خواستهای رفاهی، فرهنگی و سیاسی خاص آن نیست. بلکه یک سنگر مهم مبارزه عمومی کل جامعه برای رهایی از شر حکومتی سیاه و مذهبی است که سرمایه داری این عصر از گور بیرون کشیده و بر جامعه حاکم کرده است. دانشگاه و به درجه ای مدرسه در ایران سنگر آزادیخواهی و برابری طلبی و مبارزه حول پیشروترین مطالبات بوده و بویژه خاری در چشمان حریص حکومت آیت الله های میلیاردر است. نه جنایت های انقلاب فرهنگی دوره خمینی- موسوی ها و نه شبیخون اوباش اسلام و اعلام جهاد علیه علم در دوره خامنه ای- احمدی نژادها هیچیک قادر به فتح این سنگر نبوده است. درست بهمین دلیل با شروع سال تحصیلی سرها به طرف دانشگاه و مدرسه برمیگردد. اینجاست که نفس حکومت مذهبی و حاکمیت خرافه و جهل صریح تر از هرجای دیگر به چالش کشیده میشود. اینجاست که هر روز و هر لحظه به آپارتاید جنسی نه گفته میشود. اینجاست که هر اجتماع و تحرک حتی صرفا صنفی خواه و ناخواه مساله آزادی های سیاسی و جدال با کل حکومت را به میان میکشد. اینجاست که شعار "مرگ بر دیکتاتور" و "مرگ بر اصل ولایت فقیه" یعنی شعارهای انقلاب اخیر مردم ایران فریاد زده میشود و به خیابان کشیده میشود. و اینجاست که پرچم "سوسیالیسم یا بربریت" بالا می رود و شعار "آزادی، برابری، هویت انسانی" طنین می اندازد. اگر دیکتاتوری و اختناق روبنای سیاسی سرمایه داری در ایران است، مبارزه دانشگاه و مدرسه برای آزادی به ناگزیر به مبارزه طبقه کارگری گره میخورد که همه این بساط سیاه برای حفظ بردگی مزدی او چیده شده و برای رهایی خود ناگزیر است همه انسانها را رها کند.



با شروع سال تحصیلی جدید حزب کمونیست کارگری همه دانشجویان، استادان، معلمان، دانش آموزان و خانواده های آنان را فرامیخواند تا با صفی متحد برای دوره ای سراسر مبارزه و جنب و جوش برای رهایی جامعه از شر بختک جمهوری اسلامی آماده شوند. نیازی به تاکید نیست که طلب کردن هر مطالبه و خواست رفاهی و صنفی، بدست آوردن هر ذره آزادی، مقابله با هر نمود تبعیض جنسیتی، اعتراض به هرگونه تحقیر انسانها و حاکمیت خرافه و جهل، عرصه های مهم مبارزه ما در محیط تحصیل است. اما آنچه که ما را در سطح سیاسی و لذا سراسری متحد میکند تاکید بر خواست های فوری مردم ایران نظیر آزادی فوری همه زندانیان سیاسی، آزادی تشکل و تحزب و اجتماع، برابری بی قید و شرط زن و مرد، جدایی مذهب و از دولت، محاکمه آمران و عاملان جنایت های جمهوری اسلامی، افزایش دستمزد و تامین زندگی شایسته و مرفه برای همه آحاد جامعه و در یک کلام پیوند زدن اعتراض دانشگاه به گسترش مبارزه و انقلاب مردم ایران برای سرنگونی جمهوری اسلامی و برقراری یک جامعه انسانی، آزاد و برابر است.



سرنگون باد جمهوری اسلامی

زنده باد انقلاب انسانی برای حکومت انسانی

زنده باد جمهوری سوسیالیستی

READ MORE...

بزن کوچولو با سازت که دل خونم آخه رنجه تو رو ناگفته میدونم بزن که سوز ضربا آهنگ تلخ تو داره انگار آتیش میکشه تو جونم بخون کوچولو آواره کوچک تو که میخوابی توی آلونک کجاست اون روزی که میگند تو تقوینها شده روز جهانی واسه کودک بخون کوچولو ای آواره کوچک بزن کوچولو با سازت چقدر دستهات هنر داره بزن تا صبح بیداری شب و از شب برداره بزن تا شرم کنه دنیا ببینه عالم و آدم تو ی کوچه های ایران چه تند ریتم درد و غم تمام آرزوهاتو بریز تو ضرب انگشتت زیر آور تاریکی مبادا خم بشه پشتت مبادااااااااااااااا


READ MORE...

14 September 2010

محکوميت فعال حقوق کودک به ۵ سال حبس تعزيری به اتهام هم‌کاری با گروه‌های ‌معاند

راديو کوچه:با حکم دادگاه انقلاب، روز شنبه، محمد غزنويان فعال حقوق زنان و کودکان و دانش‌آموخته رشته علوم سياسی به ۵ سال حبس تعزيری محکوم شده است.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، نام‌برده در ۱۹ بهمن ماه سال گذشته در قزوين بازداشت و در نهايت با قرار وثيقه ۱۰۰ ميليون تومانی در فروردين سال‌جاری از زندان چوبين قزوين آزاد شد.

دادگاه اين روزنامه نگار در تاريخ ۱۳ تير ماه سال جاری برگزار شد و طی حکم ابلاغ شده در دو روز پيش به تحمل ۵ سال حبس تعزيری محکوم شد
http://persian.iranhumanrights.org/wp-content/uploads/ghaznavian-150x150.jpg
 


در حکم ابلاغ شده اشاره‌ای به جزييات پرونده و تفکيک محکوميت به تناسب موارد اتهامی وی نشده و موارد اتهام ايشان را ارتباط با گروه‌های معاند و تبليغ عليه نظام اعلام کردند.

محمد غزنويان دانش آموخته‌ی علوم سياسي، روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نويس است که تاکنون مقالات بسياری از وی در حوزه ی فرهنگ و اجتماع در رسانه‌های مختلف به چاپ رسيده و در حال حاضر مدير و مدرس يک مدرسه در محله هادي‌آباد قزوين است
.


READ MORE...

13 September 2010

پنج ميليون كودك يتيم در عراق بىسرپرست هستند

يك آمار كه توسط وزارت كار و امور اجتماعى عراق منتشر شده نشان مىدهد كه تعداد يتيمان عراق نزديك به 5 ميليون كودك يعنى 16 درصد (جمعيت) بالغ مىشود كه شاخص خطرناكى براى پيامدهاى اجتماعى و پزشكى و اقتصادى مىباشد. اين آمار نشان مىدهد كه 600هزار تن از اينها، كودكان بىخانمان خيابانى مىباشند كه بدون هيچ نظارتي بهسر مىبرند. بهدنبال اين آمار وحشتناك، گروهى از اتباع اديان مختلف در شمال ويرجينياى آمريكا در پايان ماه رمضان گردهم آمدند تا با اين گروهى كه هيچ صدايى در عراق ندارد اعلام همبستگى كنند. سازمانده اين تجمع گفت كه يك ديدار تصادفى با يك خانم پناهنده عراقى منجر به اين ابتكار عمل براى اطلاع رسانى افكار عمومى در خصوص وضعيت وخيم كودكان عراقى كه مردم از آن بىخبر هستند، شده است. وى به نقل از اين زن عراق گفت كه او تصاويرى از كودكان يتيم عراقى دارد كه در خيابانهابهسر مىبرند و قصد دارد كه آنها را در اختيار كسى قرار دهد كه كارى براى آنها بتواند انجام دهد'
 

READ MORE...

12 September 2010

کودکان خيابانی با پاک ‌کن جمع نمی ‌شوند

کودکان خیابانی جزو لايه‌هاي پنهان جامعه نيستند و همه مردم چه سواره و چه پياده هر روزه اين کودکان را مي‌بينند. ديدن کودکاني که براي محافظت از خويش گروه‌هاي کوچکي تشکيل مي‌دهند تا جاي خانواده را براي آنها پر کنند، سخت نيست. کودکاني که براي گذران زندگي و کسب درآمد مجبورند راه‌هاي مختلفي را امتحان کنند.
کودکاني که با لهجه غليظ فارسي دست نياز خود را به سوي ما دراز مي‌کنند و توقع دارند بدون هيچ چشم‌داشتي به آنها کمک کنيم و خيابان پناهگاه قلب کوچکشان است و به جاي بازي، با رنگ‌هاي فال حافظ زندگي مي‌کنند. کودک کار، خياباني نيست
جامعه واقعيت تلخ کم ندارد و کودک خياباني يکي از آن واقعيت‌هاست. واقعيتي که معنا و مفهومش با کودکان کار فرق دارد.
اگر عوامل خانوادگي و اجتماعي و البته از نوع معيشتي آن سبب شده که کودکان کار به خيابان بيايند و خانواده خود را در تامين بخشي از احتياجات اساسي و اوليه ياري کنند بايد بگوييم کودکان خيابان را بيشتر کساني تشکيل مي‌دهند که به دلايل متعدد فردي، خانوادگي و اجتماعي که کمتر جنبه معيشتي و بيشتر جنبه عاطفي دارند مثل خشونت، تبعيض و مورد سوء استفاده قرار گرفتن توسط خانواده، خانه را ترک گفته و در خيابان سکني گزيده‌اند.
کودک خياباني که محمد جمشيدي ـ جامعه‌شناس ـ در تعريف آن به خبرنگار سياست روز مي‌گويد: کودکان خياباني را مي‌توان به سه دسته تقسيم کرد، گروه اولي که کودکان کارگر خياباني و نسبتا مستقل‌اند. کودکاني که پيوندهاي آنها با خانه در شرف از هم گسستن و حضور آنها در مدرسه در حال خاتمه يافتن است و در واقع بزهکاري آنها دارد شروع مي‌شود.
گروه دوم کودکان خانواده‌هاي خياباني هستند که به همراه خانواده خود در خيابان زندگي و کار مي‌کنند و وضعيت آنها با فقر گره خورده است و گروه آخر کودکاني هستند که تماس خود را با خانواده قطع کرده‌اند و تمام وقت خود را در خيابان مي‌گذرانند و کودکان خياباني واقعي هستند.
تخمين کودکان خياباني تقريبا غيرممکن است اما همچنان که جمعيت دنيا رشد مي‌کند پديده اجتماعي کودکان خياباني نيز افزايش مي‌يابد و همواره تعداد کودکان خياباني پسر بيشتر از دختران بوده است.

سرگرداني در خيابان
پديده کودکان خياباني، پديده‌اي جهاني و هشدار دهنده است. تقريبا هيچ شهر و کشوري در دنيا نيست که کودک خياباني نداشته باشد. اين مشکل هم معضل کشورهاي پيشرفته است و هم کشورهاي در حال رشد و امروزه در کشورهاي فقير آمريکاي لاتين، آسيا و آفريقا شيوع بيشتري دارد و براساس گزارش يونيسف در اواسط دهه 1990، 100 ميليون کودک در خيابان‌ها زندگي مي‌کردند که يک چهارم آن سهم آسيا بود.
در ايران به گفته سعيد ابوالحسني 70 درصد بچه‌هاي خيابان از مهاجريني هستند که خود دو گروه را تشکيل مي‌دهند. اين کارشناس آسيب‌هاي اجتماعي مهاجرت از شهرستان‌ها به تهران و مهاجرين خارج از کشور را دو گروه ياد شده مي‌داند و به خبرنگار ما مي‌گويد:« با توجه به اينکه درصد زيادي از کودکان خيابان ايراني نيستند اثرات مخرب اين کودکان بر جامعه بيشتر است و بايد به اين معضل توجه ويژه داشت و اينکه فعالان حقوق کودک مي‌گويند نبايد به نژاد کودکان توجه کرد، منطقي نيست چرا که اگر براي اين طيف از مهاجرين با لطافت برخورد کنيم تنها به کشور آسيب زده‌ايم.»اين در حالي است که فعالان حقوق کودک در حل اين معضل مسئله نژاد، مليت و قوميت را بي‌اهميت نشان مي‌دهند و بيان اين مسئله را نوعي سلب مسئوليت کردن از خود مي‌پندارند.چرايي و دلايل پيدايش اين کودکان مسئله‌اي است که همواره از نگاه‌ها پنهان بوده و مسئله بزرگ اجتماعي به نام کودک خياباني با ضرب‌الاجل‌ها و فرصت‌هاي يکي دو ماهه ريشه‌کن نمي‌شود.
چرا که چشم‌هاي مردم کماکان اين کودکان را مي‌بيند و کودکان خياباني همچنان در سطح خيابان‌هاي اين شهر سرگردانند و مسئولان حل معضلات اجتماعي بايد از شتابزدگي در حل مسائل پرهيز کرده و از تجربه‌هاي گذشته درس بگيرند.کودکان خياباني نيز از جنس ما هستند و نام انسان اشرف مخلوقات را يدک مي‌کشند اما زائيده ناهنجاري‌هاي اجتماعي موجود هستند و شايد اگر در شرايط مساوي قرار داشتند مي‌توانستند به يکي از بزرگترين‌هاي عصر خود تبديل شوند.

حرف آخر
هر کودکي در هر کجاي جهان که به دنيا مي‌آيد نخست براي مسئولين کشورش و سپس خانواده‌اش وظيفه‌اي را به وجود مي‌آورد و آن وظيفه اين است که براي دوران کودکي و نوجواني و ورودش به جامعه برنامه‌ريزي کنند و اين مهم فراتر از حيطه کاري يک سازمان يا ارگان است و نياز به تشکيل کار گروه يا نهادي با مسئوليت مستقيم متشکل از نمايندگان تمامي ارگان‌هاي درگير با مسئله است. حرف آخر اين گزارش مي‌گويد تنها به پاک کردن صورت مسئله اکتفا نکنيم.

READ MORE...

READ MORE...
READ MORE...

READ MORE...